۱۳۸۹ تیر ۶, یکشنبه

روایت آیت اله هاشمی از وقایع تیرماه 1360

پارلمان‌نیوز: رئیس‌مجمع تشخیص مصلحت نظام در آستانه سالروز 7 تیر و شهادت شهید بهشتی و 72 تن از یاران ایشان به بیان دیدگاه خود از این حادثه پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن این دیدگاه بدین شرح است:

بیست و نه سال پیش، بعدازظهر روز 7 تیرماه در لحظات پایانی یك جلسه طولانی شورای مركزی حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران كه درباره مسائل جنگ و انتخاب وزیر امور خارجه بود و بسیاری از دوستان و مسئولان آن روز به‌ویژه دو همسنگر دیرینم آیت‌الله دكتر بهشتی و آیت‌الله دكتر باهنر حضور داشتند، خبر آوردند كه حال همسنگر دیگرمان، آیت‌الله خامنه‌ای كه روز قبل در یك بمب‌گذاری در مسجد ابوذر مجروح شده بود، وخیم است.

در یك آن چشمم با چشمان شهید بهشتی تلاقی كرد و عمق ناراحتی را در وجودشان دیدم. جلسه به پایان رسید و پس از مشورت، قرار – كه در آن لحظات تقدیر بود- بر این شد كه من بر بالین مجروح در بیمارستان بروم، دكتر باهنر به خاطر خستگی مفرط، لحظاتی قبل از انفجار در حال ترك محل بودند كه قبل از خروج از درب حیاط موج انفجار همراه با شعله ایشان را متوقف می‌كند تا پس از حادثه شاهد و مخبر صادقی از منظره دهشت‌بار باشند و دكتر بهشتی بماند تا در جلسه‌ای دیگر با مسئولان عضو حزب از قوای مقننه، قضائیه و مجریه، درباره مسائل كشور بحث و تبادل‌نظر كنند.

وخامت حال آیت‌الله خامنه‌ای به‌گونه‌ای بود كه همه چیز را فراموش كرده بودم و تمام فكر و ذكرم به كارهای پزشكانی معطوف بود كه برای كم كردن آلام ایشان تلاش می‌كردند.
با اینكه با حاج احمدآقا در منزل قرار داشتم، دیروقت به منزل رسیدم و دیدم ایشان منتظرم نشسته است. بحث درباره انتخابات ریاست جمهوری بعد از عزل بنی صدر بود. نمی‌دانم چقدر گذشت كه صدای زنگ تلفن مرا به سوی خود برد. صدایی خسته از آن سوی تلفن، شكسته و بسته خبر از حادثه‌ای در سرچشمه داد كه بر من آوار شد.

چشمم را بر هم گذاشتم، قیافه و اسم همه كسانی به نظر می‌آمد كه قرار بود در آن جلسه باشند، مخصوصاً آخرین لحظات دیدار من با دكتر بهشتی و سخنانش كه در آستانه خروجی درب كه فكر می‌كنم گفتند: «تو برو، آنجا واجب‌تر است و ما اینجا را اداره می‌كنیم.»

نمی‌توانستم باور كنم كه پس از مطهری، مفتح، هاشمی‌نژاد كه رفته بودند و خامنه‌ای كه معلوم نبود می‌ماند یا می‌رود، حالا بهشتی و باهنر هم رفته باشند. گویی آسمان بر من فرود آمده بود و غم با همه سنگینی خویش قلبم را می‌فشرد و صدای زنگ تلفن كه گاه‌گاه به گوش می‌رسید و فاطمه، دخترم، برمی‌داشت و با خبرهای ضد و نقیضی كه می‌شنید، بر التهاب قلبم، آب می‌زد و آتش.

نمی‌دانستم چكار كنم، مأموران امنیتی اجازه حضورم را در محل حادثه نمی‌دادند و كلام تكراری آنها در پاسخ به پرسش تكراری من كه «چه شده؟» این بود كه صدای آمبولانس‌ها قطع نمی‌شود، مردم مشغول بیرون كشیدن جنازه‌ها و مجروحان از زیر آوارها هستند.

در گرماگرم آن لحظات هیجانی، صدای تلفن مرا به سوی خویش برد و وقتی گوشی را برداشتم، دیدم صدای دوست‌داشتنی دكتر باهنر است كه انگار از آسمان‌ها صحبت می‌كند، بغض‌آلود و متعجب سلام و علیك كردیم. من فكر می‌كردم او نیز در جلسه است. او گفت: دربان به من گفته بود كه تو از درب خارج شده‌ای. پرسیدم: چه شد؟ تو چه شده‌ای؟ گفت: «قبل از شروع جلسه، آقای درخشان (یكی از شهدا) كه خستگی مفرط مرا دید، به اصرار گفت كه بروم تا استراحت كنم.

آمدم نزدیك درب بزرگ. همان لحظه كه می‌خواستم نزدیك ماشین شوم انفجار رخ داد. شعله آتش تا درب خروجی رسید و شیشه‌های ساختمان وسط شكست. دیوارهای سالن عقب رفته و سقف یكپارچه آمده پایین. برق خاموش، صدای ضجه و استغاثه و ذكر و دعا از زیر آوار به گوش می‌رسید. آتش‌نشانی آمده و جرثقیل می‌خواهد سقف را یكپارچه بردارد. خطر ضدانقلاب هم وجود دارد و مردم نمی‌گذارند چهره‌های سرشناس در محوطه بمانند. با زور و التماس آنها را از صحنه بیرون می‌برند.»

نمی‌دانم بر زبان آوردم یا در دلم بود كه به خاطر زنده ماندن ایشان خدا را شكر كردم، اما نمی‌دانستم او نیز به همین زودی‌ها مسافر است. پرسیدم: بهشتی چه شد؟ گفت: نمی‌دانم، خبرها متناقض است. می‌گویند سالم است، می‌گویند مجروح شده و می‌گویند به شهادت رسید.

آن شب برای من به درازای شب عاشقان بیدل بود، اما با این تفاوت كه در سحرگاهش به جای وصل، خبر از هجران آوردند. ساعت 2 بامداد بود كه خبر آوردند بهشتی، بهشتی شده و من كوه مصیبت رفتنش را بر دوش گرفتم تا كارهای مملكت در غیاب دو رئیس قوه دچار مشكل نشود. صبح علی‌الطلوع به نخست وزیری رفتم تا هم بیشتر بدانم و هم ببینیم چكار باید بكنیم. قرار شد در یك پیام رادیویی با مردم صحبت كنم و دلداریشان بدهم!! پس از آن به مجلس رفتم، مجلسی كه خانه ملت بود، حالا دیگر خانه عزا شده بود. 27 نماینده از نقاط مختلف كشور پر كشیده بودند. كمی با نمایندگان صحبت كردم و قرار شد به مأمن دلها، یعنی جماران برویم تا دلگرمی فراق یاران را از كوه صبر یعنی امام(ره) بشنویم. 5/8 صبح روز بعد از حادثه بود كه در اتاق كوچك بیرونی امام را دیدم. دل ما می‌لرزید كه نكند از فراق «بهشتی مظلوم» دلش بایستد كه دل امتی می‌ایستاد. با دیدن او، نمی‌دانم چه شد كه این شعر به یادم آمد:

بشكست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خمّ می‌سلامت، شكند اگر سبویی

باوركردنی نبود كه ایوب زمان در آن حالات كه می‌دانستم آتش غم در همه وجودش شعله می‌كشد، با ذكر حادثه و لطیفه‌ای از تاریخ قدیم حوزه علمیه نجف و اشاره به سرنوش انبیاء و اولیاء به ما آرامش و اعتماد به نفس دادند.

كبوتر خیالم بر شاخسار یاد هر عزیزی می‌نشست كه هنوز نمی‌دانستم زنده‌اند یا شهید شده‌اند، چون از لحظه انفجار تاكنون كسانی را دیده بودم كه فكر می‌كردم شهید شدند و كسانی را كه اسمشان قبلاً جزو مجروحان بود و یا اسمشان جزو شركت‌كنندگان در جلسه نبود، اما خبر می‌آمد كه شهید شده‌اند.

ذهنم به سوی بهشتی می‌رفت، صدایش، خیالش، نگاهش، مظلومیتش و تمام خاطراتی كه سالهای سال با او داشتم، یك لحظه رهایم نمی‌كرد، مخصوصاً آن جمله‌ای كه روزی به او گفتم: سید! با این همه تهمت و توهین چه می‌كنی؟ خندید و گفت: آسیاب به نوبت!

فكر می‌كنم سه‌شنبه بود كه قرار شد پیكر شهدا را تشییع كنیم. سه نظر بود: عده‌ای می‌گفتند به اصفهان ببریم، گروهی می‌گفتند به قم ببریم و اكثریتی كه می‌گفتند در بهشت‌زهرا، مركز نور باشند. در دفترم در مجلس شورای اسلامی نشسته بودم كه خبر آوردند ازدحام مردم برای تشییع شهدا بیش از حد شد. قرار شد برای مردم صحبت كنم، به محض اینكه با مردم روبرو شدم، شیون مردم چنان بلند شد كه من در تمام عمرم چنان صحنه اندوه‌باری را ندیده بودم و بعدها در زمان رحلت امام دیدم. دست‌های مردم آن‌چنان در فضا حركت می‌كرد كه گویی طوفانی سهمگین مزرعه گندم رسیده‌ای را به موج انداخته است و شعاری كه بر شدت اشك من می‌افزود: «هاشمی هاشمی بهشتی‌ات كو؟»

سعی می‌كردم گریه نكنم اما اشك امانم نمی‌داد، می‌دانستم همه ناظران داخلی و خارجی روی حرف‌های امروز من حساب می‌كنند. پیش از این با تكرار آیات مربوط به جنگ احد كمی خود را دلداری داده بودم و آن روز برای مردم عزادار از توطئه شومی گفتند كه دشمنان انقلاب و اسلام در سر دارند.

سخنرانی آن روز من در اسناد و مدارك هست و كسانی كه می‌خواهند، می‌توانند مراجعه كنند. بعد از حرفهای من بهشتی را مردم شهر به همراه 72 شهید دیگر بر شانه‌های خویش تا بهشت زهرا بردند و من به بیمارستان برگشتم تا نگذارم داغ این خبر بر دل رفیق و همسنگرمان، آیت‌الله خامنه‌ای بنشیند. حال و روز خوبی نداشت، از درد به خود می‌پیچید، اما روزنامه و رادیو می‌خواست. گفتم: به چه كارت می‌آید؟ گفت: می‌خواهم بدانم در بیرون چه خبر است!! گریه امانم نمی‌داد و به سختی بغضم را فرو نشاندم و گفتم: آری، بیرون خیلی خبرها است كه حتماً باید بدانی!!!

گویا پس از رفتن من، فهمید و اینكه بر او چه گذشت، نمی‌دانم. من بودم و مجلسی كه حدنصاب نداشت. دولت بود و جلساتی كه چهار عضو فعال و چندین معاون وزیرش نبودند و قوه قضائیه‌ای كه رئیس آن سیدالشهدای مسافران سرچشمه بود.

آتش جنگ در غرب و جنوب شعله می‌كشید و شورای عالی دفاع سه عضو اصلی خود، دكتر بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای و دكتر چمران را نداشت كه چند روز پیش به شهادت رسیده بود. رقبای سیاسی كه بی‌كفایتی‌شان برملا شده بود، می‌خواستند روزگار را از گردش بیندازند و پس از عبور از گردنه احد حدود هفتاد تن را همراه حمزه انقلاب شهید كردند تا خیالشان از امام و یاران امام راحت شود.

روزهای تلخی بود، اما در آن تلخی‌ها و سختی‌ها، خدای بزرگ را بنازم كه لحظاتی بسیار شیرین را رقم می‌زند، مخصوصاً آن روزی كه نمایندگان مجروح را با برانكارد به صحن مجلس آورده بودند تا جلسه به حدنصاب برسد و وقتی صدای زنگ آغاز جلسه را نواختم، بر عظمت خون شهیدان درود فرستادم كه با موج‌آفرینی خویش نمی‌گذارند دریای انقلاب راكد شود.

پیر كنعانی انقلاب در هجران یوسف خویش سخنانی گفت كه برای ما و دشمنان، مایه دلگرمی و دلسردی بود. مخصوصاً جمله ای كه همه – دوست و دشمن را- به آتش كشید این بود كه «بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد» تعبیر مظلوم برای مرگش تمام تارهای عنكبوتی نفاق را بر هم ریخت و تعبیر مظلوم برای زندگی‌اش، آه از نهان‌خانه دلهایی برآورد كه با فریب‌خورده بودند و طعنه‌ها را آغشته به توهین و تهمت كرده بودند و در هر فرصتی به حریم پاك زندگی‌اش می‌افكندند.

اینك از آن روزها 29 سال می‌گذرد، 29 سالی كه اوراق دفترش هر روز حادثه‌ای را در سینه خویش دارد. انقلاب جوان با همه فراز و فرودها در مسیر تكامل است و امام نیست، اما وصیت‌نامه و مجموعه آثار گفتاری، شنیداری، نوشتاری و دیداری‌اش چراغ راه ماست.

دشمنان نیز هستند، اما رنگ عوض كرده‌اند. هنوز در كیش و كمان دشمنی خویش تیرهای توهین و تهمت و دروغ را دارند كه هر از چند گاهی چشم بسته و چشم باز می‌اندازند. گاهی به هدف می‌خورد و گاهی مثل همیشه بر سنگ.

ما نیز با همه سفارشاتی كه از پیرو مراد خویش داشتیم، شاید به خاطر دلتنگی‌های زمانه، سعه صدر سابق را نداریم. دشمنان ما وسیع‌تر شده‌اند، اما دایره دشمن‌شناسی ما محدود شده است. دشمنان دوست‌نما در ما رخنه كرده‌اند و بر پنجره نگاه ما برای رویت دوردست‌ها گل گرفته‌اند، روزمرگی ما را به اضطراب واداشته است.

مشفقانه‌ترین انتقادها را برنمی‌تابیم و نقشه‌های شوم دشمنان دوست‌نما را درنمی‌یابیم. نفاق را صداقت، توهین را صراحت، دروغ را درایت، تهمت را شجاعت و شعار را بصیرت می‌دانیم. اما در این آشفته بازار، انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل آن عزیزی است كه:

گر نگه‌دار وی آن است كه من می‌دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد.

انقلاب آن روزها اگر با رفتن مطهری، بهشتی، باهنر و رجایی احساس خلاء می‌كرد - كه با وجود امام نمی‌كرد-، امروز مطهری‌ها، بهشتی‌ها، باهنرها و رجایی‌ها فراوانند و حتی اگر تیر تهمت‌ها برای ترور شخصیت‌ها زهرآگین شود، پادزهر داوری مردم نمی‌گذارد بار گرانقدر این درخت تناور، یعنی انقلاب اسلامی خشك و حتی شاخ و برگ‌هایش پژمرده گردد.

سرچشمه انقلاب هنوز جوشان است و زلال جاری آن شاید در مسیر گل‌آلود شود، اما این وعده تخلف‌ناپذیر خداوندی در «استعینوا بالصبر و الصلاه» و «ان تنصروا الله ینصركم» است كه انشاءالله به اقیانوس ظهور حضرت حق می‌پیوندد. انشاءالله.

۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه

دوران غریب

دوران غریبی بود
تنهایی بیداد سر می داد
تنها ترین مخلوق عالم اما
هر صبح تا شام می سوخت
تا بزم خلایق را بی افروخت
و فردا بازخورشید می تابید
قاصدک اما فریاد زمستان است سر می داد
و من هرگز ز سرماها نترسیدم
آفتاب روشنایی ها به ره بود و
من ز سرما ها نلرزیدم
هیچ باکم نیست تنم گر ناتوان گردید
در دل چون امیدی سر به سر دارم
من هرگز سر ز بالا برنمی دارم .

۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

خط امام

پس از 14 خرداد و مسایلی که در مراسم آن روز در حرم امام (ره) روی داد ، افراد گوناگون نظرات متفاوتی پیرامون آن ابراز نمودند . آیات عظام ، علمای اعلام ،شخصیت های سیاسی فرهنگی شناخته شده و برخی اشخاص حقیقی هر یک به گونه ای از دیدگاه خویش در برابراین رخداد موضع گرفته و سخنانی ایراد نمودند . علی رغم وجود گرایش های سیاسی متفاوت، این افراد همگی خود را دوست دار انقلاب، پیرو خط امام و مطیع ولایت می دانند .
یکی از این آقایان که خود را اصول گرا و مطیع محض ولایت مطلقه فقیه می داند ، نظری در خور تامل ابراز نموده است. از کلام او این گونه برداشت می شود که بیش از امام (ره) قائل به خط امام است زیرا به نظر ایشان حتا امام (ره) نیز امکان خروج از خط امام را داشته و امثال این آقا هستند که می توانند با بصیرت مانع خروج ایشان باشند .شاید با این اظهار نظر بتوان گفت ایشان در پیروی از خط امام از خود حضرت امام(ره) در حال پیشی گرفتن است. جالب است شنیدن این سخن از کسی که خود را مطیع محض ولایت می داند .
چگونه است امام (ره) که خود پرچم دار نظام جمهوری اسلامی در قرن بیستم است، از خطی که خود ساخته و پرداخته خارج شود و اشخاصی نظیر این آقا همچنان قائم برآن باشند.
با کمی تامل در این وقایع ،اتفاقات صدر اسلام بر ذهن متبادر می شود. همان زمان که وصی و ولی پیامبر ، فاتح خیبر و نخستین ایمان آور را خانه نشین نموده و بر منبر از دین محمد (ص) سخن می راندند . قرآن ناطق در خانه و امویان به تفسیر کلام وحی بر منبر رسول خدا .
با عنایت به تعبیر رهبر انقلاب درباره ولایت فقیه می توان نتیجه گرفت این آقا علی رغم زبان بازی های فراوان اعتقادی به ولایت فقیه ندارد و اعتقاد ایشان در حد همان چرخش زبان است . چرا که به فرمایش رهبری معظم ، هرگاه ولی فقیه دچار لغزش شود خود به خود از این مقام عزل می شود و دیگر ولی فقیه نیست و پیروی بی چون و چرا از ولی فقیه بر پیرو او واجب است و نمی توان به بهانه ای منکراین ولایت شد . نتیجه این که ولی فقیه هم واره در خط امام است وتعارضی میان این دو وجود ندارد . پس بدون تردید باید گفت امام (ره) هیچ گاه نمی توانسته از خط امام فاصله بگیرد همان گونه که رهبری معظم نمی توانند . به نظر نگارنده این آقا بهتر است به جای این که بخواهد جایگاه امام (ره) را در برابر خط امام بررسی نماید و به تعبیری کاسه ی داغ تر از آش شود ، بیاید در دین و ایمان خود مقداری تامل نماید و ببیند کجا قرار دارد .
انشااله به خواست خدا همان گونه که با وجود تمام کارشکنی های کافران و معاندان دین اسلام ، این آیین الهی پس از چهارده قرن همچنان پویا و انسان ساز باقی است و پیروانش روز به روز فزونی می یابند ، خط امام نیز که دنباله رو خط نبی مکرم اسلام (ص) و ائمه اطهار(ع) می باشد، همچون مسیری سبز برای ره جویان حقیقت باقی و پاینده خواهد ماند و به لطف خدا تاریخ ماهیت این افراد را بر ملا خواهد ساخت.

۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

ماه خرداد

نزدیک نیم قرن است ماه خرداد برای ملت ایران معنای قیام و خون یافته و شاید این معنا از
گذشته ترها برای این ماه رقم خورده و من از آن بی اطلاع .
سال گذشته اما خرداد قیام تازه ای را به خود دید . قیام تازه با اصل حکومت مخالفتی نداشت و تنها با اعتراض و انتقاد به نحوه اعمال قانون و شاید بی قانونی به نام قانون همراه بود
ای کاش امسال مجبور نبودیم روزهایی که در خرداد 88 بر این ملت رفت را گرامی بداریم و بر خرداد های گذشته بسنده می نمودیم .
اما این رسم تاریخ است و خرداد ها از پی هم می آیند و باز تاریخ است که قضاوت خواهد نمود
یاد شهدای تمام خرداد ها که برای آزادی این ملت جان دادند و امام شهیدان که همواره خرداد یاد آور نامش خواهد بود گرامی باد . .

موسوی جنایات اخیر رژیم اشغال گر قدس را محکوم کرد

به دنبال جنایت ضد بشری رژیم اشغالگر قدس د رحمله به کشتی های امدادی حامل مواد غذایی به غزه میرحسین موسوی در پیامی این اقدام را به شدت محکوم کرد.

به گزارش خبرنگار “کلمه” متن این پیام به شرح زیر است:

بار دیگر رژیم اشغالگر قدس در تجاوزی تازه کاروان شناورهای غیر نظامی حامل مواد امدادی برای مردم مسلمان غزه را هدف قرار داد تا خوی خشونت جوی خود را به نمایش گذارد. این حمله که منجر به کشته و زخمی شدن جمع کثیری شد، نقض فاحش مقرارات بین المللی و حقوق اولیه انسانی است.
اینجانب همراه با جنبش حق جوی سبز در سراسر جهان همصدا با همه آزادی خواهان، این جنایت بین المللی را محکوم و ضمن اعلام همدردی با مردم مظلوم فلسطین و تسلیت به مردم ترکیه به خاطر از دست دادن عده ای از هموطنانشان از جامعه بین المللی خواستار برخورد جدی با عاملین این عمل غیر انسانی و متجاوزین به کرامت انسانی می باشم.

میرحسین موسوی

یادداشت مهدی خزعلی درباره مراسم 14خرداد

کلمه- مهدی خزعلی: بیست و یک سال از رحلت امام (ره) می گذرد، در مراسم سوگ او در کنار مرقدش نواده او را منافق می خوانند و اجازه نمی دهند سخن بگوید! سوت و کف برای این است که صدای فرزند یادگار امام را نشنوند و نگذارند تا صدایی از بیت امام به مردم برسد! تاریخ تکرار می شود، سی سال از رحلت پیامبر نگذشته بود که حسن علیه السلام را خانه نشین می کنند و در برابرش به منبر رفته و به وصی پیامبر اسائه ادب می کنند، فرزندان بوسفیان پیامبر را مصادره کرده و اولاد او را خارجی می خوانند! ده سال بعد جنازه سبط اکبر را تیرباران کرده و اجازه نمی دهند در خانه جدش یا پدرش دفن شود! بیست سال بعد در کربلا، آب را بر حسین علیه السلام می بندند و چون می خواهد کوفیان را هشدار دهد، با سوت و کف و هلهله مانع رسیدن سخن نواده رسول خدا(ص) به مردم می شوند.
ما را چه شده است؟ دختران امام و همسر یادگار امام در اعتراض به حرمت شکنان، مجلس عزای پدر را ترک می کنند و به زنان مسئولین رده بالای حاضر در مجلس عتاب می کنند که شما هر چه دارید از پدر ما دارید و با ما چنین می کنید! این عتاب مرا به یاد عتاب زینب کبری و امام سجاد( علیهما السلام) در مجلس ابن زیاد و مسجد شام می اندازد، زینب آنها را ” یابن الطلقاء ” خطاب می کند.
آری تاریخ تکرار می شود، تنها یادگار پیامبر پس از او، اندکی در میان امت درنگ کرده و به دیدار پدر می شتابد، قاتلین اصرار دارند تا شهادت زهرای مرضیه( سلام الله علیها ) را مرگ طبیعی بنامند!می گویند او نه به واسطه میخ در و سیلی و پهلوی شکسته و جنین افکنده به شهادت رسید، بلکه در جوانی در بستر اجلش رسید!، یادگار امام راحل نیز اندکی درنگ کرد و به پدر پیوست او نیز به مرگ طبیعی ، درجوانی و در بستراجلش رسید، نمی دانم شاید دیر یا زود اجل فرزند یادگار امام هم برسد، البته به مرگ طبیعی و در بستر!
عجیب است که فرزند بوسفیان تا سال ۶۰ هجری می ماند و حکومت می کند! و عجیب تر این که آنگونه در بوقهای تبلیغاتی خود می دمد که علی(علیه السلام) آن اسوه عدالت و تقوا را بی نماز می خوانند و سب علی را مستحب می دانند و چله سب علی می گیرند! تا حاجت روا شوند! پس از او حسین ابن علی علیه السلام را خارجی و منافق می خوانند و به عنوان محارب با خدا و رسول او را سر می برند!
اتفاقی که امروز رخ داد بی شباهت به صدر اسلام نیست، در جوار مرقد امام، یاران امام را منافق می خوانندو تهدید می کنند، آن روز علی و فاطمه، حسن و حسین ( علیهم السلام) ، سلمان و مقداد، ابوذر و عمارهمه خانه نشین شدند و امروز فرزندان امام راحل، شهید مظلوم بهشتی، استاد شهید مطهری، شهید عدالت قدوسی، شهید حوزه و دانشگاه مفتح،مبارز شهید منتظری،شهید غفاری، شهدای محراب( صدوقی ، اشرفی اصفهانی ، دستغیب و مدنی)، رئیس جمهور شهید رجایی، سرداران شهید همت و باکری و هزاران هزار شهید دیگر را منافق می خوانند!، کسانی که عزیزانشان را در راه انقلاب داده اند و به پاسداری خون عزیزانشان برخاسته اند.امت حزب الله؛ بسیجیان روح الله؛ خیبریون؛ بدریون؛ قدری درنگ کنید، نمی توان این خیل عظیم یادگاران شهدا را منافق خواند! نمی توان باور کرد این همه بیراهه روند و عده ای تازه به دوران رسیده و جبهه ندیده در صراط حق باشند،نه، هرگز!
همرزمان؛ فریب معاویه و عمرعاص را نخورید، قرآن های بر نیزه دروغ است، کسانی که به قرآن اعتقاد دارند آن را بر نیزه نمی کنند، اگر هتک حرمتی هم در گوشه ای بشود آن را در بوق و کرنا نمی کنند، اصحاب معاویه قرآن بر نیزه می کنند و پیراهن عثمان را بهانه جنگ و قتال قرار می دهند و اصحاب علی چون شهدای ما جان می بازند. بیایید راه شهدای انقلاب را پی گیریم، باور کنید کسی در عاشورا قران نسوزاند ، کسی عکس امام راحل را پاره نکرد و کسی به امام حسین علیه السلام اسائه ادب نکرد، جز اصحاب معاویه که برای فریب افکار عمومی قران و امام حسین و عکس امام را مستمسک قرار دادند و با این حربه لشگر کشی کردند.
اما شما دیدید کسانی را که از شب قبل با لباس شخصی در حرم امام جا گرفتند تا حرمت امام و بیت امام را در سالگرد امام بشکنند، این بازی بچه گانه کی تمام می شود؟
فرزند من نیز با بچه های پایگاه بسیج – البته با لباس شخصی – ساعت ۵ صبح به حرم امام می رود، حرم امام پر از نیروهای لباس شخصی است که از اقصی نقاط کشورآورده شده اند تا شعار دهند، شعارها نیزازقبل طراحی شده است ( نواده روح الله سید حسن نصرالله ) که در دل آن نفی سید حسن خمینی مستتر است، سخنرانی احمدی نژاد را هم به برنامه اضافه می کنند تا همه را تحریک کند، زمان تنظیمی برای سخنان احمدی نژاد تا ساعت ۱۲می باشد، رهبری می گوید : من باید خطبه ها را ساعت ۱۲٫۳۰ شروع کنم، و آقای … برای احمدی نژاد می نویسد که صحبت را تا ۱۲٫۳۰ ادامه دهید! تذکرات کتبی و شفاهی آقای انصاری ( مسئول ستاد مراسم ) در مورد اتمام وقت احمدی نژاد نادیده گرفته می شود، تا جایی که احمدی نژاد درمقابل دوربین همه خبرنگاران و پشت تریبون بد اخلاقی کرده و آقای انصاری را با پرخاش از جایگاه بیرون می کند.
بگذریم، ۱۴ خرداد که می توانست مظهر وحدت یاران امام باشد با سوء تدبیر بچه گانه ای موجب تفرقه و اختلاف شد، این بار بیت امام را آزردیم، اگر این مسیر ادامه یابد، دیری نمی پاید که علی می ماند و حوضش !

منبع :وبسایت دکتر مهدی خزعلی

تقاضای مجوز راه پیمایی سکوت از میدان امام حسین تا میدان آزادی

هشت حزب اصلاح طلب در نامه ای به وزارت کشور، به سئوالات و درخواستهای این وزارتخانه در خصوص تقاضای آنان برای برگزاری راهپیمایی در روز ۲۲ خرداد پاسخ دادند.


براساس این پاسخ راهپیمایی ۲۲ خرداد بدون ذکر هیچگونه شعاری و با سکوت و بدون قطعنامه برگزار خواهد شد.


به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:


باسمه تعالی

۸۹/۳/۱۸

وزارت محترم کشور

سلام علیکم

پیرو نامه قبلی مبنی بر درخواست صدور مجوز راهپیمایی در نخستین سالگرد انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و با عنایت به مذاکره تلفنی جناب آقای سلیمانی _ رئیس اداره احزاب و تشکل های سیاسی وزارت کشور با تعدادی از نمایندگان گروه های امضاکننده در خواست مزبور، بدینوسیله پاسخ موارد در خواستی اعلام می گردد:



0) تاریخ و مسیر برگزاری راهپیمایی : همانطور که قبلاً اعلام شده است از ساعت ۱۶ الی ۲۰ روز شنبه ۲۲ خرداد و مسیر نیز از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی می باشد.

1) راهپیمایی در تمام مسیر با سکوت همراه خواهد بود.

2) این راهپیمایی سخنران یا قطعنامه نخواهد داشت.

0) انتظامات راهپیمایی بر عهده احزاب برگزار کننده خواهد بود . بدیهی است حفظ امنیت راهپیمایی بر عهده دستگاه های ذیربط می باشد.

1) این راهپیمایی کاملاً مسالمت آمیز ، بدون حمل سلاح و با رعایت موازین امنیت ملی خواهد بود.


2) ممانعت از هر گونه اخلال در برنامه راهپیمایی از سوی افراد فرصت طلب و قانون شکن که قصدشان برهم زدن امنیت است بر عهده دستگاه های انتظامی و امنیتی است و برگزار کنندگان آماده همه گونه هماهنگی با دستگاه های مزبور می باشند.

3) راهپیمایان از رنگ سبز به عنوان نماد استفاده خواهند کرد.

4) راهپیمایان از پلاکاردهایی با مضمون در خواست اجرای بدون تنازل قانون اساسی و انتخابات آزاد استفاده خواهند کرد.

5) چنانچه هر یک از بندهای بالا نیاز به اصلاح یا حذف داشته باشد نمایندگان معرفی شده اختیار تصمیم گیری را با هماهنگی آن وزارت خواهند داشت.

در خاتمه تقاضا دارد نسبت به صدور مجوز در خواستی تسریع گردد تا فرصت تدار ک و هماهنگی شایسته وجود داشته باشد. یادآوری می شود حمل هرگونه سلاح توسط هرکس در این راهپیمایی ، به منزله اخلال در آن می باشد و ماموران انتظامی و امنیتی به حسب وظیفه می بایست با مرتکبین برخورد قانونی و بایسته بعمل آورند.

آقایان ابوالفضل قدیانی و علی شکوری راد به عنوان نماینده تشکل های برگزار کننده راهپیمایی برای هر گونه هماهنگی بعدی معرفی می گردند و به ترتیب مسئولیت اجرایی و انتظامی مراسم را بر عهده خواهند داشت .


** مجمع نمایندگان ادوار

** انجمن اسلامی جامعه پزشکی

** مجمع نیروهای خط امام

** مجمع دانش آموختگان ایران اسلامی

** انجمن روزنامه نگاران زن

** حزب اراده ملت ایران

** حزب همبستگی ایران اسلامی

** سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران

** جبهه مشارکت ایران اسلامی

** انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها

گزارش محمد علی انصاری درباره مراسم 14 خرداد به سید حسن خمینی

پارلمان‌نیوز: حجت الاسلام و المسلمین محمد علی انصاری از اعضای دفتر حضرت امام به عنوان دبیر ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی طی نامه ای به تولیت آستان امام، سیر چگونگی تصمیمات مربوط به برنامه های مراسم 14 خرداد در حرم امام، و اجمالی از تنگناها و مسائل پشت صحنه این مراسم و نکاتی ناگفته از حوادث پدید آمده در حین برنامه را رسما گزارش نموده است.
روابط عمومی ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی (س) تاکید کرد که با توجه به وسعت یافتن گمانه زنیها و بیان اطلاعات خلاف واقع از حوادث این روز بصورت گسترده به نقل از منابع غیر رسمی در سایتها و رسانه ها، ستاد بزرگداشت امام خمینی انتشار عین این گزارش را جهت آگاهی مسئولین محترم نظام و مردم شریفمان مفید و ضروری می داند.
این گزارش بدین شرح است:

بسمه تعالی

خدمت سرور گرامی حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسن خمینی دامت برکاتهبا سلام و تحیت ؛
از زمان رحلت جانسوز حضرت امام تاکنون ،بیست و یک مراسم سالگرد و بزرگداشت آن حضرت در چهاردهم خرداد و در حرم مطهربرگزار شده است ، به استثنای سالگرد هشتاد و هشت و امسال در 19 سال قبل با پایان سخنرانی مقام معظم رهبری و عزیمت زائران محترم از حرم مطهر به اوطان، ملاحظه توفیق برگزاری بدون حادثه این مراسم عظیم، خستگی شبانه روزی ماه ها تلاش بی وقفه دست اندر کاران ستاد بزرگداشت را به رضایتمندی و شکرگزاری و تبریک مبدل می ساخت. حقیر نیز که مسئولیت سنگین ستاد مراسم را عهده دار بودم انشاء الله کمتر از سایر عزیزان دغدغه نداشتم در اولین فرصتی که گزارش توفیق برگزاری مراسم را خدمت جنابعالی و بیت شریف امام تقدیم می کردم از اینکه یکبار دیگر افتخار خدمتگذاری به نظام و امام و زائرین امام را یافتم خدای را شاکر و با رضایتمندی، آثار و فشارهای روحی ناشی از دغدغه ها و سنگینی مسولیت را که تا ماه ها بعد از مراسم رهایم نمی ساخت، تحمل می کردم. سال گذشته مراسم سالگرد امام به گونه ای برگزار شد که تلخیها و بعضا اسائه ادبها در آن به بهانه تقارن رقابت انتخابات با سالگرد امام تا اندازه ای توجیه پذیر می نمود. اما در پایان مراسم امسال نه تنها شادی در چهره هیچکدام از همکاران ما نبود بلکه تلاش می شد که با یکدیگر مواجه نشوند.

من برای اولین بار با اینکه خدمت به امام و زائرین امام را بر هر چیز دیگر ترجیح می دهم، آرزو کردم ای کاش مسئولیت مراسم با من نبود که ما شاهد آن باشیم که در محضر امام و زائران شریفش و در جلوی دیدگان مسئولین محترم نظام و هزاران شخصیت محترم سیاسی و روحانی و لشکری و کشوری و صدها تن از اندیشمندان و میهمانان خارجی شرکت کننده بیش از چهل کشور و آن هم در صف نماز جمعه در حالی که قریب به اتفاق اعضای بیت شریف امام در مراسم حضور داشتند به جنابعالی که یادگار امام و نماد شایسته بیت امام هستید آن گونه برخورد شود و عرق شرم را بر پیشانی انسان منصف سرازیر نماید. گرچه جنابعالی در پایان مراسم مرا دلداری دادید و به دیگران هم فرمودید که قضیه مهمی نیست و اینگونه مسائل را باید تحمل کرد، اما اجازه دهید که من برای آگاهی بیشتر ملت شریف ایران و اعضای بیت امام و برای رفع شبهاتی که به سرعت بعد از این حادثه توسط برخی محافل دامن زده می شود، مسائل قبل و حوادث پشت صحنه تریبون را بازگو کنم و خدا می داند که امسال با تمام وجود آن هم به تاسی از فرمان خداوند و انبیاء و ائمه هدی علیهم السلام و پیروی از امام تلاش نمودم که مراسم امسال، مراسم وحدت و همدلی باشد و آرزو داشتم چهاردهم خرداد نقطه عطفی برای دوری از کدورتها واختلافها و جدایی ها گرددو همه ی دست اندر کاران ستاد می دانند که در هیچ جلسه ای نبود که به اعضای کمیته های فرهنگی، امنیتی و اجرایی به این مسئله ی مهم تاکید نکنم. لذا با اصرار اینجانب موضوع وحدت به عنوان محور کارهای فرهنگی و تبلیغاتی قرار گرفت.
ولی با کمال تاسف از آغاز سال جدید و شاید در آخر سال گذشته زمزمه هایی شروع شد که ستاد بزرگداشت نمی خواهد مراسم امام را برگزار نماید و حتی در هفته ی اول تعطیلات نوروز که مقام معظم رهبری به مشهد مشرف بودند طی تماسی که با جناب آقای وحید برای تبریک عید داشتم ایشان نیز از برنامه های ستاد سئوال کردند. به ایشان گفتم کارهای مقدماتی ستاد قبل از عید شروع شده است و ما با قوت کارها را دنبال می کنیم و اصلاً نگرانی نداریم. و از ایشان درخواست نمودم که در اولین فرصت مراجعت پس از تعطیلات، جلسه ی حضوری برای مرور مباحث کلان سالگرد داشته باشیم. و این در حالی بود که بخشی از کارها که زمان بیشتری نیاز داشت از قبیل احداث سایبان، تهیه برخی از اقلام مانند مواد غذایی برای زائران شهرستانی واحداث پارکینگ، بدون در اختیار داشتن بودجه و فقط با تعهد و اعتبار آغاز شد و لازم به ذکر است که تا کنون دو برابر سقف بودجه مصوب برای مراسم امسال هزینه و تعهد داشته ایم. بعد از تعطیلات تماس های اینجانب با مسئولین نیروی مقاومت بسیج و سایر نهادهای عضو ستاد برای هماهنگی جلسات و تعیین خطوط اصلی و سیاستهای فرهنگی و اجرایی و امنیتی مراسم در سطوح بالا پیگیری و ادامه داشت. در کنار این تماسها و تلاش به دلیل این که یقین داشتم مراسم امسال بسیار حساس و پر دغدغه است اصرارم بر این بود که مسائل را با دفتر مقام معظم رهبری هماهنگ نمایم. چند نوبت و از طرق مختلف و تماس های تلفنی، مسئولین عزیز دفتر از کم و کیف مراسم سئوال فرمودند که به آنان اطمینان دادم آمادگی ستاد برای برگزاری مراسم بهتر از گذشته فراهم است. اما درخواست نمودم که با توجه به دغدغه هاقبل از اینکه جلسات عمومی ستاد برگزار شود، ما مسائل کلان مراسم را مرور و هماهنگ کنیم تا در شرایط حساس کنونی برای مراسمی بدان حد مهم تصمیمی فردی و یا محدود به ستاد گرفته نشودحضرتعالی نیز چندین نوبت بر همین سیاست تاکید فرمودید.
سرانجام روز سه شنبه 31 فروردین آقای وحید و تنی چند از اعضاء دفتر مقام معظم رهبری در جلسه کمیته طرح و برنامه ستاد بزرگداشت در جماران شرکت فرمودند در ابتداء ضمن تشکر ویژه از این که ایشان در جلسات رسمی ستاد برای مراسم سالگرد شکرت کرده اند، اظهار داشتم حضور ایشان دلیل بر اهمیت مراسم امسال است. در این جلسه سه موضوع مهم را مطرح کردم که عبارتند از تعیین وحدت به عنوان شعار و رویکرد اصلی مراسم، برگزاری تنها یک مراسم رسمی بزرگداشت امام و نماز جمعه، و صرف نظر کردن از برنامه دعای کمیل و ندبه در حرم و سخنرانی های شب چهاردهم و پانزدهم به دلیل عملیات عمرانی و آماده نبودن فضای داخلی حرم برای جمعیت زیاد؛ پیشنهاد کردم برای اینکه لغو مراسم شبهای حرم شائبه سیاسی کاری در اذهان جامعه به وجود نیاورد بهتر است قبل از نماز جمعه، دو سخنران دیگر، یکی ریاست جمهوری و دیگری جنابعالی داشته باشیم.

پیرو این مقدمه جناب آقای وحید نیز بر اهمیت مراسم تاکید و علاوه بر ذکر نکات حائز اهمیت در راستای برگزاری مطلوب مراسم،اظهار لطف مقام معظم رهبری نسبت به اینجانب و موافقت کلی با پیشنهادات مذکور را بیان داشتند. جلسه رسمی با ارائه نظرات دوستان و جمع بندی حقیر بر مبانی محورهایی که عرض کردم، پایان یافت و بعد از آن بیش از یک ساعت جلسه و گفتگوی خصوصی بنده و آقای وحید به طول انجامید و چند نکته را یاد آور شدم: اولا تاکید کردم که هر کس گزارشی مبنی بر تصمیم ما و ستاد برای برگزار نکردن مراسم داده است، یا غرضی داشته یا اشتباه کرده است و ما شهامت آن را داریم که در صورت ضرورت به صراحت اعلام کنیم که نمی توانیم مراسم را برگزار کنیم. اما بنای ما بر این است که مراسم قوی تر از گذشته برگزار گردد. دوم اینکه در شرایط کنونی و جریانات پس از انتخابات -که در واقع باید گفت پیش درآمد آن از مناظره شب چهاردهم خرداد کلید خورد و متاسفانه تا کنون ادامه دارد- سیاست ما بر این است که به گونه ای عمل کنیم که مراسم امام نه تنها تشدید کننده ی شرایط موجود نباشد بلکه از این فرصت برای کاهش التهابات جامعه استفاده شود از او خواستم که شما انتظارات خود را از ستاد بیان نمایید. سوم: مجددا تاکید کردم که با توجه به اینکه مراسم شب های حرم تعطیل است و تنها نکته ای که ممکن است باعث جنجال آفرینی گردد القای غلط این معنی است که علت تعطیلی مراسم شب ها، لغو سخنرانی ریاست جمهوری است. لذا پیشنهاد ما این است که آقای رئیس جمهور یکی از دو سخنران روز چهاردهم خرداد به همراه یادگار امام باشد. در حالی که به لحاظ اجتناب ناپذیر بودن لغو مراسم شبانه حرم و طبق روال مراسم سالهای قبل که در مراسم روز 14 خرداد فقط سخنان آقای حاج حسن آقا و مقام معظم رهبری بود می توانستیم سخنران دیگری نداشته باشیم. نکته چهارم و مهم دیگر که عرض کردم اینکه یادگار امام در طول سنوات گذشته سخنران قبل از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بودند اما با توجه به حساسیت شرایط کشور آقای حاج سید حسن آقای خمینی نه تنها اصرار به سخنرانی ندارند بلکه تمایل به عدم سخنرانی دارند ولی در صورتی که سخنرانی نکردن ایشان به هر دلیلی حمل بر جهات سیاسی و منشاءاختلاف و برداشت سوء می شود و شما تاکید بر سخنرانی ایشان دارید باید فکر جدی بشود زیرا ما نگران حادثه آفرینی و اخلال افراد در برنامه ی ایشان هستیم. ایشان پس از تحلیلی از شرایط و جریانات سیاسی کشور بر سه نکته تاکید کردند:
اول اینکه افراد خاصی ( که ایشان نام بردند ) نباید تحت هیچ شرایط در مراسم حضور یابند و افراد دیگری را نیز ذکر نمودند که نباید دعوت شوند ولی حضور آنان در میان مردم منطقی است. استدلال ایشان این بود که حضور بعضی از افراد در مراسم موجب بی نظمی و اخلال می شود.
دوم اینکه با توجه به شرایط حرم تعطیلی برنامه ی شب ها بلامانع ولی مراسم بزرگداشت و نماز جمعه باید یکی باشد. همه باید متمرکز برای برگزاری یک مراسم با شکوه باشیم و تاکید خاصی در مورد سخنرانی و یا لغو سخنرانی آقای رئیس جمهور در مراسم چهاردهم خرداد نداشتند.
سوم در مورد سخنرانی جنابعالی اظهار داشتند این برنامه طبق روال گذشته باید انجام شود و شرایط امسال با سال گذشته فرق دارد و ما بر اوضاع مسلط هستیم. قرار بر این شد که در ادامه ی کار نیز جلسات و تماسها ادامه یابد.
بدین ترتیب ستاد با جدیت وارد صحنه شد دستگاه های مختلف اجرایی، عملیاتی، امنیتی و فرهنگی پای کار آمدند و من در تمامی جلسات ستاد بر اهمیت و متفاوت بودن مراسم امسال و محور قرار دادن شعار وحدت تاکید داشتم و بر اساس برنامه ریزی قرار بر این شد مراسم در ساعت ده و نیم صبح با تلاوت قرآن کریم و عزاداری شروع، ساعت یازده تا یازده و نیم سخنرانی ریاست جمهوری، از ساعت یازده و نیم تا دوازده عزاداری و از ساعت دوازده تا دوازده و بیست و پنج دقیقه سخنرانی جنابعالی، سپس خطبه ها و نماز جمعه به امامت حضرت آیت الله خامنه ای برگزار شود. یادآور می شود نماینده ستاد نماز جمعه ی تهران نیز عضو ستاد بزرگداشت بوده و در جریان امور قرار داشت.
به روال هه ساله طی نامه ای از ریاست محترم جمهور درخواست نمودم که نماینده ویژه ی خود و دولت را به ستاد معرفی فرمایند که پاسخ این درخواست با تاخیر انجام شد و ابتدا شفاهی سپس در تاریخ سوم خرداد هشتاد و نه جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی ریاست محترم دفتر رئیس جمهوری طی نامه ای خطاب به اینجانب جناب آقای نجار وزیر محترم کشور را به عنوان نماینده ی ویژه ی رئیس جمهوری به ستاد معرفی فرمودند اینجانب جلسه ستاد را سریعاً در حرم با حضور ایشان تشکیل دادیم و گروه های مختلف گزارشات لازم را ارائه دادند و انصاف اینست که جناب آقای نجار قبل از مسئولیت نمایندگی ویژه دولت در ستاد ،از جایگاه وزارت کشور دستورات لازم را به استانداران و کمیته ی امنیت صادر کرده بودند و با توجه به مسئولیت جدید همت ایشان مضاعف و با تمام قدرت وارد صحنه شدند. چند تن از معاونین عمرانی،امنیتی،اجتماعی، حوادث غیر مترقبه وزارت کشور را مامور هماهنگی برنامه ریزی نمودند. چندین نوبت نیز به جنابعالی گزارش دادم که همه ی کارهای اجرایی و امنیتی و فرهنگی در مسیر خوبی جریان دارد و نگرانی نیست .

در طول بیست سال گذشته روال بر این بود که مسائل و برنامه کلان مراسم را اینجانب در مصاحبه مطبوعاتی اعلام کنم و پس از آن معاونین و روسای کمیته ها برنامه را به اطلاع مردم برسانند. ستاد خبری و روابط عمومی ستاد مرکزی نیز در زمان مقرر شروع به کار کرده بود. جلسه ی مفصلی هم با آقای عاطفی نماینده محترم جناب آقای مهندس ضرغامی (ریاست سازمان صداو سیما )در جماران داشتیم و مقرر گردید اعلان برنامه ها با مصاحبه مطبوعاتی اینجانب آغاز شود متاسفانه مصاحبه ی مطبوعاتی بعضی از عزیزان پر تلاش ستاد بزرگداشت که تحت عنوان قرارگاه شهید فهمیده دو سه روز قبل از مصاحبه ی اینجانب به گونه ای در رسانه ها مطرح شد که همه ی مسئولیت های مراسم و تشکیل کارگروه ها به سازمان یا ارگان دیگری غیر از ستادبزرگداشت امام(س) محول شده است! و مهم تر این که ساعت شروع مراسم یازده صبح اعلام گردید. البته اینجانب در صداقت آن برادر عزیز شکی ندارم به دوستان اعلام نمودم این موضوع از روی غفلت به وجود آمده است. تا اینکه روز سه شنبه 4 خرداد مصاحبه ی مطبوعاتی با حضور خبرنگاران و رسانه ملی انجام دادم و تفصیل مباحث فرهنگی ، امنیتی واجرایی بیان شد. و جناب آقای ضرغامی با اظهار تعجب از بعضی مصاحبه های دیگران تاکید بر اینکه محور اطلاع رسانی مراسم با ستاد بزرگداشت و اینجانب تاکید داشت ولذا از ساعت نوزده تا پایان اخبار شامگاهی و در بعضی از شبکه ها با صدای اینجانب کلیات برنامه مراسم روز چهاردهم خرداد خصوصا اعلان شروع مراسم: ساعت ده و سی دقیقه صبح پس از قرآن و عزاداری سخنرانی ریاست جمهوری و پس از برنامه عزاداری مجدد ،سخنرانی جنابعالی و پس از آن خطبه های رهبر معظم انقلاب و اقامه ی نماز جمعه بارها پخس و اطلاع رسانی گردید. علاوه بر آن نیز بعضی از شبکه ها به طور جداگانه مصاحبه داشتند و شب چهاردهم خرداد نیز اینجانب بعنوان دبیر ستاد بزرگداشت در خبر سراسری ساعت 21 برنامه ی مراسم را اعلام نمودم و علاوه بر همه ی اینها طی یک هفته در تمامی اطلاعیه های رسمی ستاد که در صفحه اول روزنامه ها به چاپ رسید دقیقا برنامه ها اعلام گردید.
به جز امسال اصلا سابقه نداشته است که هیچ مسئولی پیرامون برنامه ی رسمی مراسم حرم جز برنامه ی اعلام شده ی ستاد خبر دیگری منتشر نماید و هیچ یک از دستگاه ها و حتی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی خارج از برنامه ها اطلاعیه ستاد اطلاعیه نمی دادند. در یکی از جلسات اصلی ستاد که با حضور وزیر محترم کشور برگزار گردید دو نکته قابل تأمل پیش آمد اول اینکه بعضی از عزیزان سخنران اصلی قبل از خطبه را ریاست جمهور و سخنرانی جنابعالی را بعنوان خیرمقدم آن هم با نام سید حسن مصطفوی یاد کردند. و جناب آقای افشار نیز بعنوان معاون کمیته فرهنگی و اطلاع رسانی مسائلی بیان داشتند در حالیکه معاونت فرهنگی ستاد در جلسه حضور داشتند و گزارش جامعی از برنامه های مختلف تبلیغی و فرهنگی ستاد ارائه نمودند که به ناچار اینجانب تذکر دادم که باید وحدت رویه در اطلاع رسانی به مردم حفظ شود.در آن جلسه مطلع شدیم یک کمیته تحت عنوان فرهنگی و اطلاع رسانی جدید خارج از مجموعه ستاد مرکزی مراسم شکل گرفته است!متعاقب این جلسه متاسفانه رئیس ستاد نماز جمعه تهران مصاحبه ای با این مضمون انجام دادند که نماز جمعه به امامت رهبر معظم انقلاب و خیر مقدم توسط سید حسن مصطفوی خمینی و سخنرانی قبل از خطبه ها رئیس جمهور خواهد بود. با اینکه در جلسه حضوری به ایشان اعتراض نمودم و درخواست شد که ستاد نماز جمعه بگونه ایی موضوع را اصلاح نمایند ولی پیامک های ارسالی ستاد نماز جمعه تکرار همان مصاحبه بود. و تنها دلیل این مطلب را حفظ شان ریاست جمهوری و رسوم دیپلماسی می دانستند و مسایل و گفتگوهای زیاد انجام شد که از بیان آنها صرف نظر می کنم شایان ذکر است از دیدار روز سه شنبه 31/1/89 تا روز 14 خرداد با جناب آقای وحید( علی رغم تاکید در جلسه قبلی مبنی تداوم هماهنگی ها و تماس ها ) توفیق جلسه مشترک و تماس با ایشان را نیافتم و بهر دلیلی که قطعا مصلحت بوده است از هماهنگی بیشتر و انتقال بعضی دغدغه ها محروم گردیدیم.
ستاد بزرگداشت از روز 8/3/89 توزیع کارت دعوت از میهمانان را آغاز نمود،و برای اطلاع و هماهنگی در محل دفتر مقام معظم رهبری با حضور برخی مسئولین دفتر ،سیاست توزیع کارت ها و نحوه صدور کارت برای افراد حقیقی و حقوقی ارائه شد و دوستان دفتر از برنامه ریزی و نظم و دقت و دسته بندی گیرندگان کارت ها متعجب و اعلام خرسندی نمودند. و جنابعالی بهتر می دانیدکه کارت ملاقات با کد خاص بگونه ای در سیستم کامپیوتر پیاده و تحویل گیرندگان می شود که هر کدام از آنها قابل پیگیری است ضمنا لازم به ذکر است که در برنامه مصوب کمیته امنیت و ترافیک مسولیت امنیت حلقه های اول و دوم با سپاه و حلقه سوم با نیروی انتظامی است . و راهنمایی و انتظامات داخلی مراسم و تنظیم صفوف و توزیع مهر و زیرانداز به عهده ستاد نماز جمعه تهران با همکاری نیروی مقاومت بسیج بوده است. و تنها نیروی تشریفات ستاد بزرگداشت به تعداد اندک در ارتباط با هدایت میهمانان خارجی و سفرا با آنها همکاری می نمایند و ستاد مسولین در رابطه با کنترل ورود با کنترل ورود و خروج افراد در مراسم ندارد .
علیرغم اینکه در یکی دو هفته مانده به روز 14 خرداد بسیاری از دوستان از بعضی مسایل احتمالی نگران بودند و اظهار می داشتند که دستهایی در کار است که نگذارند جنابعالی سخنرانی کنید ولی اینجانب با خوش بینی و بر اساس روال و روابطی که در طول بیست سال گذشته در ستاد حاکم بوده است و بر اساس توافق ها و هماهنگی هایی که در بالاترین سطوح با نهاد های مرجع و نماینده ویژه دولت و توافق های ستاد داشتیم به آنها اطمینان می دادم که چنین نخواهد شد. و جنابعالی نیز که یکی دو نوبت از فضای عمومی سئوال فرمودید اظهار داشتم که هیچ دلیل موجهی بر کار شکنی نمی بینم و بسیار از مواردیکه ذکر شد و بسیار از موارد دیگر را حمل بر اتفاق و غیر عمدی تلقی کردم. زیرا در باورم نمی گنجید – و اکنون نیز نمی گنجد- که مهمترین مراسم نظام اسلامی به نام امام و در سالروز رحلت آن حضرت با حضور عالیترین مقامات نظام و اعضای بیت شریف امام به عنوان صاحبان عزا در مسیری غیر از نمایش عظمت اقتدار مردمی و وحدت و وفاداری مردم به آرمانهای امام و تجلیل از امام و بیت امام و بیعت با رهبری هزینه شود بخصوص اینکه امسال توافق و اعلام شده بود که مراسم ،مراسم نمایش وحدت و اقتدار مردمی نظام باشد و تمام دستگاه های مسئول مسائل مختلف مراسم نیز عضو ستاد بوده و متعهد به اجرا و تعقیب همین هدف بوده اند.
تیم تشریفات آقای رئیس جمهور چند روز قبل با آقای جوادی معاونت فرهنگی حرم جلسه هماهنگی برای تعیین و ساعت حضور ایشان در 11 صبح روز 14 خرداد و ایراد سخنرانی داشتند. و اینجانب موکدا از آقای جوادی خواستم که به آقایان اعلام کند که طبق برنامه مصوب ستاد مرکزی سخنرانی ریاست محترم جمهوری راس ساعت 11 به مدت نیم ساعت پیش بینی و برنامه ریزی شده است.
از سوی دیگر با توافق قبلی لیست مجریان و قاری قرآن و مداحان نیز در کمیته های ستاد نهایی شد و اسامی آنها برای ورود به جایگاه به مسئولین ذیربط ارائه گردید. لیکن قضیه اصلی از اینجا آغاز شد که صبح روز چهارده خرداد که طبق توافق قبلی می بایست از ساعت 8 صبح صحن مراسم بروی مردم باز شود ازحدود 6 صبح گروه هایی به صحن وارد می شوند و مستقر می گردند!متاسفانه آقای جوادی که بیست سال بعنوان رکن اصلی هماهنگی و ارتباط مجریان و مداحان مراسم بوده و حضور فعال در جایگاه داشتند از ساعت 9 صبح تا حدود 30/10 پشت داربست ها منتظر ورود بودند و در نهایت با پیگیری اینجانب آقای جوادی و قاری قرآن و مداح تعیین شده از سوی ستاد برگزاری مراسم که از افراد شناخته شده و فارغ از گرایش های حساسیت برانگیز بودند حدود ساعت 10:30 اجازه ورود یافتند و البته مجری ستاد اجازه ورود نیافت و این در حالیست که قاری و مجری و مداحان تعیین شده از طرف ستاد نماز جمعه از قبل در جایگاه حضور داشتند فقط یکی از مداحان آنان به اشتباه از مسیری دیگر به محل پارکینگ زائران استانی راه یافته بود.
برنامه مراسم با کمی تاخیر از 30/10 صبح آغاز شد. همه ما منتظر بودیم که آقای رئیس جمهور قبل از ساعت 11 حضور داشته باشند نهایتا ایشان حدود ساعت 20/11 دقیقه به محل مراسم رسیدند و به جایگاه سخنرانی رفتند با اینکه 20 دقیقه از زمان مقرر تاخیر بوجود آمد به دوستان نماز جمعه گفتم برای اینکه مشکلی در برنامه پیش نیاید ما برنامه عزاداری بین دو سخنرانی را حذف می کنیم و آقای رئیس جمهور (حتی بیش از نیم ساعت که در برنامه پیش بینی شده بود)می توانند تا ساعت 12 سخنرانی را ادامه دهند ، بعد از ایشان سخنرانی جنابعالی بود. سخنرانی ایشان شروع شد حقیر 5 دقیقه قبل از ساعت 12 در پشت پرده تریبون به جناب آقای شیرمردی رئیس ستاد نماز جمعه تهران و به مجری مراسم عرض کردم که یادداشت بدهید سخنرانی تا ساعت 12 می باشد و شما 5 دقیقه دیگر زمان دارید. یادداشت از طریق مجری به ایشان داده شد ولی سخنرانی ادامه یافت تا دو سه دقیقه بعد از 12 مجددا از مجری درخواست کردم بنویسد که وقت شما گذشته است باز سخنرانی ادامه یافت اینجانب محترمانه و در زمانیکه فرصتی پیش آمد (هنگام تکبیر مردم) به ایشان عرض کردم وقت شما تمام است اعتنا نفرمودند پشت پرده نگاهم به نوشته جناب آقای نجار افتاد که ایشان علی رغم عمل جراحی سینوس ها و شرایط خاص بعد از عمل در جایگاه حضور داشتند که مرقوم می نمودند "جناب آقای رییس جمهور سخنرانی خود را تا ساعت 30/12 ادامه بدهید"!!با این توصیف یقین کردم که بناست نگذارند جنابعالی سخنرانی کنید همزمان که مجری یادداشت جناب آقای نجار را از سمت راست روی تریبون نهاد اینجانب از سمت چپ نامه را برداشتم و برگشتم به جناب آقای نجار اعتراض کردم که شما چه هدفی از این کار دارید آیا این احترام به امام و دودمان امام است. آیا این کار به وحدت جامعه کمک می کند ؟ برگشتم کنار تریبون به آقای رئیس جمهور دو سه نوبت عرض کردم وقت شما تمام است که ایشان با اخلاق خاص خود جلوی انظار عمومی و رسانه ها تندی نمودند. و اظهار داشتند برو شما چکاره اید و به سخنان خود ادامه دادند حجم یادداشت باقی مانده سخنرانی ایشان حاکی از آن بود که تا حدود 30/12 ادامه می دهند .
اینجانب از جهت اطلاع وضعیت پیش آمده به جنابعالی به اطاق مجاور آمدم دریافتم که مقام معظم رهبری و روسای قوا و چند تن از شخصیت های روحانی و سیاسی کشور حضور دارند پس از عرض ادب و ارادت خدمت مقام معظم رهبری، به آقای وحید عرض کردم برخلاف انتظار و برنامه های اعلام شده بناست که اقای رئیس جمهور تا زمان نماز به سخنان خود ادامه دهند، اظهار داشتند که با تذکر من قضیه حل نمی شود، به ناچار خدمت مقام معظم رهبری و در حضور میهمانان عرض کردم که ظاهرا بنابر اینست که نگذارند آقای حاج سید حسن آقا سخنرانی کنند که ایشان با قاطعیت فرمودند: "برای چه؟ حتما باید ایشان سخنرانی کنند". تا آنجا که من می دانم پس از این مطلب نیز جنابعالی درخواست نمودید که با توجه به ضیق وقت سخنرانی نکنید که معظم له بر سخنرانی شما تاکید و به جناب آقای وحید نیز در این رابطه سفارشی داشته اند.

خلاصه بعد از این ماجراها جناب آقای رئیس جمهور تا حدود ساعت 15/12 به سخنرانی ادامه داده و با کمال تأسف در پایان سخنرانی خویش این مطلب را (که اعلان آن شأن و وظیفه مجری برنامه است ) اعلام می نمایند که: اینک توجه شما را به سخنان رهبری جلب می کنم! جای تعجب اینکه پس از سخنرانی نیز اینجانب را مورد خطاب و عتاب قرار داده که شما چکاره اید و به چه حقی به من یادداشت می دهید من رئیس جمهور این ملت هستم. و جناب آقای نجار نیز با تکیه بر اینکه ایشان 25 میلیون رای دارند کسی حق محدود کردن سخنرانی وی را ندارد مطالبی را بیان کردند. حال چه کسی است که نداند در تمام دنیا و در تمام مناسبت های رسمی داخلی و بین المللی تنظیم برنامه یک همایش و تعیین وقت سخنرانی و لو بالاترین مقام ،تابع برنامه ریزی قبلی توسط نهاد مسئول همایش است و برای رعایت نظم برنامه ها، آخرین زمان باقیمانده از برنامه و یا پایان برنامه را طی یادداشت به سخنران یاد آور می شوند.
و این نه تنها برخلاف اخلاق دیپلماسی و نادیده گرفتن شأن سخنران نیست بلکه نشاندهنده نظم برنامه و شأن شرکت کنندگان در آن است خصوصا آنکه نظم یکی از سفارشات موکد اسلام و وصایای امیر مومنان و از نکات برجسته سیره امام خمینی است که این مراسم بیاد او و در حرم او آنهم با اعلانهای مکرر قبلی برنامه ها بوده است و رعایت حدود تعهدات و مقرارات ،از مجریان عالی قانون بیش از دیگران مورد انتظار است. و شأن مردم بزرگواری که در آن گرمای ظهر در صحن و اطراف آن حضور داشتند ایجاب می کرد که مسئولین برنامه، نظم آنچه را که بر اساس آن مردم را دعوت کرده بودند رعایت کنند.
اصولا در کشور ما رسم است که در یک همایش ملی، اسلامی یک شخصیت والا در افتتاحیه و یک شخصیت والاتر در اختتامیه و شخصیت یا شخصیت های دیگر در بین افتتاح و اختتام سخنرانی کنند پس ضرورتی ندارد که افراد برای اثبات شان و دیپلماسی خود از هر طریق و هر وسیله ولو با نقض همه برنامه ریزیهای انجام یافته و تغییر برنامه ها استفاده کنند و همین امر بستر تشدید آن صحنه های دور از انتظار در برنامه بعد را فراهم سازد.
اگر بحث رعایت شئون و آداب است آیا اخلاق اسلامی و آداب جمعی و ایرانی ایجاب نمی کرد که در این جلسه که بمناسبت سالگرد رحلت امام برگزار شده است جناب آقای رییس جمهور برای یکبار و در حد یک جمله کوتاه به صاحبان اصلی عزا دراین مراسم که اهل بیت امام هستند و اکثریت آنها در این جلسه حاضر بودند تسلیت بگوید؟ آیا فقط باید شأن ایشان حفظ شود آنهم به بهای برهم زدن برنامه های دیگر و نظم آن و بی حرمتی به شئون دیگران!.
اکنون با توجه به این گزارش اجمالی که در آن از ذکر ناگفته های دیگری که مکتوب نمودن آنرا صلاح نمی دانم چند نکته حائز اهمیت دیگر را عرض می کنم:
1- آیا چنین مراسم با عظمت و با شکوهی که ثمره عشق مردم به امام و تلاش شبانه روزی هزاران نفر در ستادهای مرکزی و استانی بوده است و می بایست نماد وحدت و همدلی همگان باشد و به نام امام و ولایت و نمازجمعه مزین شده است سزاوار یک چنین بداخلاقی ها و به دنبال آن حرمت شکنی ها بود؟و کدام دستاورد مهم دیگر این مراسم است که بتواند جبران کننده سنت زشتی باشد که با کمال تأسف عده ای آنرا در زمان سخنرانی بعد از شما رقم زدند.
2- می دانید که عهده دار ثبت نام زائران سراسر کشور و استان تهران و اعزام و اسکان و تغذیه آنان سازمان نیروی مقاومت بسیج بوده است و من سوگند می خورم که اکثریت قریب به اتفاق آنان که سالهاست این مسئولیت سنگین را به شایستگی انجام داده اند مشتاق شنیدن سخنان و دیدن چهره شما بوده اند لذا با اطمینان می گویم نه بسیجیان عزیز و نه زائران محترم هیچکدام راضی به این رفتار ناپسند گروه خودسر زائر نما نبوده اند و ساحت امام دوستان از این گونه اعمال منزه است و باید خون دل خورد و دم فرو بست.
3- جنابعالی می دانید دهها هزار نفر نیروی امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی عاشقانه در این مراسم خدمت می نمایند و علیرغم تهدیدات و خطرات بزرگ، مراسم سالگرد امام بیاری خداوند با هیچ حادثه سوء امنیتی مواجه نبوده است و امسال نیز نظم خاصی در تعیین حلقه های امنیتی و اجرای ترافیک و راهنمایی زائران برقرار بود اما چه شد که در صحن اصلی مراسم که بیشترین دغدغه نظم و آرامش وجود داشت گروهی به خود اجازه دهند که تصویر نادرستی از عملکرد نیروها در اذهان عمومی برجای بماند. اینکه به جنابعالی یا اهل بیت امام اهانت شود یک بحث مهم است اما اینکه در مقابل دیدگان جهانیان ناتوانی نیروها در ایجاد نظم و آرامش به نمایش درآید بحث مهم دیگری است. آیا این زنگ خطری برای کل نظام و اعتبار نظام نیست؟ آیا بعد از این، مراسم ملی و اسلامی و وحدت بخش ما رو به سردی و تعطیلی نمی گذارد؟
اگر مسئولیت این گروه اندک را کسی به عهده نمی گیرد چرا از شناسایی آنان واهمه می شود. در حوادث یکسال اخیر بسیاری از افراد از طریق تصاویر تلفن همراه و غیره شناسایی و دستگیر شده اند اما این گروه که بدون نقاب و در فاصله دو متری دهها دوربین پر قدرت و فیلم برداری صداو سیما و خبرنگاران بودند و از اول تا آخر سخنرانی جنابعالی جست و خیز و هیاهو می کردند و برنامه ای بدین عظمت را در بیش انظار جهانیان آنگونه مشوه جلوه دادند ، قابل شناسایی نیستند؟
بحث بسیار مضحک و شرم آوری را بعضی ها طرح کرده اند که "ستاد کارت ها را توزیع می کند" (پس خودشان جوابگو باشند)! آری ستاد کارت میهمانان را صادر و توزیع می کند اما آیا اینها با کارت ستاد آمده اند؟ در این صورت چون تمام کارتهای ستاد دارای کد رهگیری و با نام افراد و ارگانهاست چه خوب است که این گروه چند صد نفری را شناسایی و با اسم و رسم و تصویر به مردم معرفی کنند. در هر حال نیروهای اطلاعاتی کشور نباید از کنار این قضیه براحتی بگذرند.
4- شاید برای جنابعالی و بعضی افراد دیگر تعجب آور بود که چرا من دو روز به مراسم و خصوصا روز 14 خرداد اینقدر تاکید داشتم که براساس برنامه اعلام شده ستاد عمل شود و نظم برنامه بهم نخورد و رئیس جمهور فرصت سخنرانی برای شما بگذارد. زیرا برنامه های فراوان حسینیه جماران در حساسترین شرایط انقلاب در زمان امام و تجربه 20 ساله مراسم که بصورت مطلوب برگزار شده بود بما آموخته بود که هرگونه بی نظمی در برنامه ها و لغو و تغییر آنها خصوصا با توجه به حسیاسیتهای کنونی التهاب آور خواهد شد. پر واضح است ستادی که بیست سال برنامه ریز مراسم بوده و همگان به تصمیمات آن احترام گذاشته اند نباید اجازه دهد که یکی از سه برنامه اصلی آن مورد خدشه و تخریب قرار گیرد و ثانیا برای من که از بدو ورود امام به ایران عزیز در خدمت و کنار امام بوده ام و شما و برادران عزیزتان حضرات حجج اسلام آقای سید یاسر خمینی و آقای سید علی خمینی را همواره در آغوش پر مهر امام یافته ام که آن مرد الهی و عارف واصل و حکیم دوراندیش شما را از دل و جان دوست می داشت و لحظه ای نگاه پر عطوفت و دعای خیرش از شما دور نمی گردید و از دید ما و نزدیکان امام در همان زمان با توجه به پیش بینیها و هشدارهایی که امام نسبت به قوی بودن احتمال برخوردهای ناروا نسبت به یادگار و منسوبین پس از مرگ خود داشته اند و با علم به اینکه این محبت و علاقه که در انظار و حتی در نوشته ها ابراز می شد تنها به دلیل علقه نسبی نبوده است بلکه تذکری عالمانه برای دوران بعد و آیندگان است. بسیار سنگین و ناباورانه بود که عده ای تمام همت خود را صرف جلوگیری از برنامه سخنرانی شما نمایند .

حال سوال اساسی این است که دست آورد این کار برای نظام چیست؟ آیا این هنر نظام است که ما مراسمی را برپا کنیم و صدها هزار جمعیت را از سراسر کشور و از برخی نقاط دنیا در حرم فرابخوانیم اما بواسطه زمینه هایی که عرض کردم و بدنبال آن عملکرد جاهلانه عده ای قلیل به گونه ای تفسیر و حتی با کمال تأسف در برخی روزنامه های رسمی تحلیل شود که اهل بیت امام هم جزء مخالفین هستند؟! در حالیکه من با تمام وجود می گویم که نزدیک ترین، دلسوزترین افراد به امام، به نظام، به ولایت ،به مردم و به قانون اساسی شما می باشید نه مدعیان طماع دروغگو، نه آنها که کمر به هدم همه ارزش ها و و دست آوردها و داشته های انقلاب بسته اند و برایشان وحدت و اخلاق و انسانیت معنایی ندارد و اکنون که انزجار عمومی از این حرمت شکنی فراگیر شده است به هر ترفندی برای پاک کردن این لکه ننگ تاریخی دست می زنند .بگذرم و این گزارش دردآلود را با نوشتن شعری از امام خمینی که مضمون آن دعا در حق پدر بزرگوارتان و مادر مکرمه و شما و اخوان معظم است، خاطر مالامال از غم و شکایت و اندوه و اعتراض خود را تسلی بخشم.
انشاء الله نفس گرم امام و دعایش با مرور این شعر زخم دلتان را التیام بخشد.
احمد است از محمد مختار / که حمیدش نگاهدار بودفاطی از عرش بطن فاطمه است / فاطر آسمانش یار بودحسن این میوه درخت حسن / حسنش یار پایدار بودیاسر از ال پاک سبطین است / سرٌ احسان ورا نثار بودعلی از بوستان آل علی است / علی عالیش شعار بودپنج تن از سلاله احمد / شافع جمله هشت و چار بود
(دیوان اشعار امام خمینی )
محمد علی انصاری

17/3/89

۱۳۸۹ خرداد ۱۷, دوشنبه

دل نوشته حمید انصاری درباره حرمت شکنی در حرم امام

به نام خدای مظلومان

انا لله و انا الیه راجعون

روز گذشته در کمال ناباوری و در حالی که چشم دهها هزار زائر به تریبون مراسمی دوخته شده بود که در یک سویش مضجع نورانی امام بود و در سوی دیگرش چشم ها و قلب های بی شمار مشتاقانی که آمده بودند تا خاطره ی فراموش نشدنی وداع جانسوز 14 خرداد را در سالروز رحلت مقتدایشان زنده کنند و همراه با میلیون ها بیننده ای که از رسانه ی ملی نظام در بزرگترین مراسم سالانه در عصر پس از امام و در محضر صاحبان عزا ، اعضای خانواده ی شریف امام قدردانی خود را از عزیزی که تمام هستی و خاندان خویش را وقف عزت اسلام و سربلندی ملت شریف ایران کرده است در پیش چشم صدها خبرنگار خارجی به نمایش بگذارند ،آری در کمال ناباوری در چنین روزی در محضر امام ، در حرم امام و در جلوی دیدگان خاندان امام ظلمی را نسبت به بانی مجلس و یادگار امام سازمان دادند که اگر در دید و منظر همگان نمی بود کسی باور نمی کرد .
دیروز (جمعه) یادگار و حفید محبوب امام ، همان کسی که از بدو تولدش بارها امام در نامه هایش از تبعیدگاه، دعاهای خاص خود را همراه با بوسه های پدرانه و مهربانانه نثار او کرده و صدها بار بر سرو روی او بوسه زده است ، همان کسی که امام خمینی در مناجات های شاعرانه و سروده هایش با تبرک جستن به اسامی اهل بیت رسول خدا(ص) برای او و دیگر اهل بیتش عزت و ماندگاری را از خدای متعال طلب کرده است ، حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن آقای خمینی با دوبار تأکید رهبر معظم انقلاب به عنوان دومین سخنران مراسم - طبق سنت همه ساله پشت - تریبون آمد .
پیغام ها و هشدارهایی از مدت ها قبل از برخی محافل افراطی می رسید و رسما نیز در اظهارات برخی افراد موثر در مراکز خاص در سایتها انعکاس یافته بود مبنی بر این که نخواهند گذاشت این سخنرانی پا بگیرد. شواهد و قراین همگی از تصمیم همان محافل افراطی به اخلال در برنامه سخنرانی یادگار امام حکایت داشت.
به واسطه ی عظمت ابعاد جسارتی که در این روز بزرگ به وقوع پیوست و پیامد های عمیقا نگران کننده آتی آن ، اگر دبیر محترم ستاد بزرگداشت امام خمینی صلاح ببیند و شرحی از جزئیات مراسم به صورت مستند برای مسئولین امر و عموم مردم شریف و بهت زده از این ماجرا را منتشر نماید ، در کشف علل و عوامل وقوع این ماجرای تلخ بسیار راه گشا می باشد .
به هر حال ، چهره ی یادگار امام برای استقرار در پشت تریبون در جایگاه ظاهر شد . ایرانیان در طول تاریخ و اکنون نیز در همه جای جهان به ملتی با ادب ، با فرهنگ و قدرشناس شناخته می شوند. جمعیت از مسئولین نظام و علمای حاضر و میهمانان خارجی و مدعوین رسمی و عموم زائران امام آماده بودند تا با ذکر شیرین صلوات بر خاتم پیامبران (ص) به صاحب عزا ، نوه و یادگار امام خوشامد گویند و داغ های نشسته بر دل این عزیز و مهم تر از همه داغ فراموش نشدنی رحلت امام را به وی و دیگر اهل بیت امام که در جمع حاضر بودند تسلیت گویند. اما از آغاز اعلان برنامه دومین سخنران ، جمعیتی حدود هزار نفر در حالیکه در حساس ترین مکان نزدیک به جایگاه استقرار داده شده بودند با تمامی وجود فریاد می کشیدند و شعار هایی نامرتبط و بعضا توهین آمیز سر می دادند که قصد آنان در جلوگیری از سخنرانی یادگار امام تا زمانی که ایشان سخنانش را ناتمام گذاشت کاملا مشهود بود. شعارها و همهمه هایشان درهم و نامفهوم بود، حاج سید حسن آقا سخنش را با نام خدا آغاز کرد اما آن جمع اندک هتاک و پرهیاهو برنامه اشان چیز دیگری بود و همچنان به فریاد کشی و اخلال ادامه می دادند. خیل زائرانی که از اقصی نقاط ایران از شهرها و روستاهای مختلف در محوطه صحن حضور داشتند ایستاده یا نشسته مات و مبهوت از چرایی این بی نظمیها، ساکت برای شنیدن سخنان عزیز خاندان خمینی منتظر بودند و جمعیت بیشتری که در محوطه بیرون صحن بودند نیز بی خبر از آنچه که در صحن و جلوی جایگاه اتفاق افتاده است برای استماع سخنان فرزند برومند یادگار امام به انتظار نشسته بودند. استواری ، صبوری و متانت یادگار امام که میراث ارزشمند پدر و امام راحل است و بیان مقدمه سخنرانی ایشان و تذکرات توأم با آرامش ایشان نیز هتاکان را به شرم نیاورد. سرانجام عزیزمان حاج حسن آقا با دلی رنجدیده، حرمت شکنی در روز امام و حرم امام را تاب نیاورد و پس از تذکار چند نکته کوتاه اما بسیار پیامدار و پرمعنی – که اهل معرفت و آگاهی، معنای تکاندهنده این جمله که هنوز دو دهه بیش از رحلت امام نگذشته است! را بخوبی می دانند - سخن خویش را نا تمام گذاشت و بدین ترتیب این جمعیت اندک اما پرهیاهو و با برنامه قبلی و مستظهر به حمایتهای محافل افراطی که فضای روبرو و نزدیک جایگاه و تریبون (در پشت محل استقرار مسئولین و مدعوین) را اشغال کرده بودند جسارت شکستن حرمت حرم امام ، حرمت مراسم عظیم رسمی سالروز رحلت امام و شکستن حریم خاندان و یادگاران امام را به نام خویش و به نام گردانندگان خود ثبت کردند.
آری این جمعیت اندک، و البته نه اینها که گردانندگانشان که در سال های اخیر و این ایام جز خط کشیدن بر همه ی افتخارات سی ساله نظام ، بی اعتبار کردن دست آورد های انقلاب ودادن نسبت های مکرر ناروا به نزدیک ترین اصحاب انقلاب و یاران امام و ایجاد تفرقه و تنش بین نیروهای انقلاب و دو دسته گی در جامعه و بدبین کردن جوانان به افتخارات و مواریث و یادگاران امام با جعل و انتشار دروغهای مکرر و تهمت و افترا به دیگران آنهم با شعارها و نمادهای به ظاهر دفاع از امام، هنر دیگری نداشته و کار شبانه روزیشان در سایت ها و تریبون ها ومراسم و مداحی ها و خیابان ها این است که هر روز چهره ای دیگر از نیکان و خدمت گزاران ملت و انقلاب را از گردونه خدمت گذاری به مردم و انقلاب محروم، و ناجوانمردانه بر تمامی خدمات آنان قلم سیاه بکشند، و یقینا اگر روند به همین منوال ادامه یابد چنین سرنوشتی را این جریان افراطی برای یکایک خدمتگزاران صدیق انقلاب از هر دو جریان و جناح موجود و فعال در عرصه انقلاب تدارک خواهند دید. آری اینان و گردانندگانشان در روز جمعه در مراسم امام و در بزرگترین گردهمایی معنوی سالانه ی نظام، همان مراسمی که بیست سال است با کمال امنیت و پرشکوه بدون هیچ حادثه ای برگزار می شده است را با مقاصدی بسیار پست دنیایی و دست آوردی بس بی مقدارتر از آن به چالش کشیدند و حرمت ها را شکستند و دل دشمنان امام را شاد و دل دوستداران اهل بیت امام را داغی تازه نهادند.
نتیجه چه شد ؟ صدها تن میهمانان خارجی دعوت شده به مراسم مهبوت و مغموم ، سر اکثریت مسئولین رده های مختلف نظام در تمام طول برنامه پس از این واقعه تلخ به زیر افکنده و غمگین ، دل داغدیده محترمات اهل بیت امام و عزیزان امام شکسته و با چشمانی اشک آلود مراسم را از نیمه ترک گفته ، دل هزاران مادر و پدر شهید حاضر در مراسم و یا ناظر این وافعه از سیما، خونین و در آن سو اما چشمان نامحرم دشمنانی که همه ساله ابعاد این مراسم و مطالب آن را به دقت رصد می کنند از حرمت شکنی نسبت به خاندان امام برق زده و شادمان، این بود دست آورد همه تلاشهای پنهان و آشکاری که از چندین ماه پیش بکار بستند تا بخیال باطل خود بین مردم و اهل بیت امام و یادگار امام فاصله بیاندازند. و این بی حرمتی در حرم امام بهترین ارمغانی بود که این جریان افراطی در سالروز بزرگداشت یاد امام به بوقهای بیگانه ارزانی داشت تا سوژه ای شود برای تحلیلها و خبرها در به چالش کشیدن نظام و تفرقه اندازی بین دلسوزان انقلاب.
در شگفتم رسانه ها و روزی نامه هائی که هرگونه حقگویی را به دلیل اینکه موجب خشنودی بیگانگان شده و اسباب خوشحالی بی بی سی و صدای آمریکا می شود را بشدت محکوم می کنند و با همین حربه هر روز به این و آن می تازند امروز چگونه این اقدام وقیحانه را که در پیش چشم دوربینهای پرشمار خودی و بیگانه سازماندهی کرده و به نمایش گذاشتند و مراسم امام را تحت الشعاع قرار دادند توجیه می کنند. و چگونه خود را پیرو رهبری و ولایت می دانند در حالیکه شاهد بودند که رهبری معظم انقلاب با حرکت بی سابقه خویش در تفقد نسبت به یادگار امام درست بفاصله چند دقیقه پس ازاین حرمتشکنی ها عملا از این جمعیت اندک و هتاک تبری جستند؟.
نسبت دادن اینگونه رفتارهای وقیحانه به بسیجیان واقعی و آن بسیج عزیزی که امام آنرا تعریف و تأسیس کرد و اوامر و نواهی خویش را بطور شفاف درباره وظایف آن در وصیتنامه تصریح نموده است، بزرگترین ظلم به بسیج و اهانتی است بزرگ به شهیدان و بسیجیان واقعی و امام بسیجیان.
شرم آورتر از آنچه که این جمع اندک سازماندهی شده و هتاک در حرم امام پدید آوردند آنکه به فاصله چند دقیقه پس از این حادثه با استفاده از امکانات عمومی و بیت المال در پیامکهای کوتاه فراوان – که مدتهاست اینگونه پیامها را بدون اجازه گیرندگان و صاحبان تلفن همراه مرتب در موضوعات مختلف مخابره می کنند – به ابراز شادمانی از اینکه نگذاشتند نوه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در مراسم بزرگداشت امام و پدر بزرگ خویش از امام بگوید و از زائران امام تشکر کند پرداخته و حتی وقیحانه در پیامکهایشان از اینکه درخواست صلوات و فاتحه برای امام نیز آنان را از برهم زدن مراسم باز نداشت اطلاع رسانی و شادمانی کردند.


ساعتی بعد که ابعاد این حرمت شکنی وقیحانه دهان به دهان و از طریق گفتگوهای حاضرین و ناظرین واقعه فزونی گرفت و آغاز موجی از همدردی با اهل بیت رنجکشیده امام و پرسشهای جدی اینسو و آنسو از چرایی و چگونگی این بی حرمتی پدیدار گشت، گردانندگان این واقعه و آن محافل، به اصطلاح دستپاچه شده و در سایتها و رسانه های خویش شروع کرده اند به فلسفه بافی و دادن آدرسهای گمراه کننده و خلاف گوییها؛ تردیدی ندارم که روزنامه های آتش بیار اینگونه معرکه ها که حلقه وصل محافل افراطی و خط دهنده تبلیغات آنند از فردا به هر رطب و یابسی متوسل می شوند تا به توجیه این وقاحت و حرمت شکنی آشکار بپردازند و ابعاد این لطمه بزرگی که به حیثیت مهمترین برنامه معتبر نظام جمهوری اسلامی زدند که در شاخصهای خط و راه امام از کبائر گناهان است را کوچک جلوه داده و حتی آنرا کاری افتخار انگیز بنامند و و حرمتشکنی و توهینهای این جمعیت اندک سازماندهی شده هتاک را که مردم شریف تهران مدتهاست بخوبی ماهیت و حرکات آنها را می شناسند، به مردم و زائران امام نسبت دهند. اینهم رنجی دیگر در کارنامه رنجهای بیشمار خاندان خمینی کبیر، و باید همان شعر عارفانه امام را زمزمه کنیم که در آن رنج و بلای پیمودن راه حق و حقیقت را بجای شیرینی و آسایش ناهمراهی با حق طلب کرده و می گوید: ما را رها کنید در این رنج بی حساب
ذکر این خاطره و حقیقتی که دیروز (جمعه) دو سه ساعت بعد از مراسم شاهد آن بودم خالی از لطف و نکته نیست. عصر جمعه نخستین باری که ساعاتی بعد از مراسم، جناب حاج حسن آقای خمینی را دیدم و از ایشان در باره نگاهشان به حادثه و بازتاب آن پرسیدم بطور طبیعی به لحاظ روابط صمیمانه ای که داریم - که خود محصول منش بلند و کرامت این خاندان است – انتظار و تصورم بر این بود که در پاسخم ایشان ابتدا درد دلی کند و از دشواری تحمل شرایط در این روزها اشاره ای داشته باشد خدای متعال را شاهد می گیرم اولین مسئله و مهمترین مطلبی که پیرامون این حادثه گفت این بود آنچه که مرا بیش از هر چیز رنج می دهد اینکه این مسأله بر متن و اصل مراسم امام و فلسفه وجودی آن که بزرگداشت یاد و نام امام و به رخ کشیدن عظمت نظام جمهوری اسلامی بوده غلبه کرده است.آیا بیان همین یک نکته از نگاه و دغدغه های یادگار امام کافی نیست تا بانیان بلوای حرمت شکنانه روز جمعه را در پیشگاه خدا شرمنده کند؟
آری دغدغه عزیزان خمینی مسائل شخصی نبوده و نیست. این را ملت ایران با تمام وجودش در مواجهه و مراوده با امام و خاندان امام در این سی سال گذشته و سالهای پیش از این در یافته است. از زمان وقوع این حرمتشکنی تلخ تا لحظه نگارش این دلنوشته که از سر ناصبوری و دلتنگی از رنجهای این روزها بر قلم شکسته ام جاری شد چندین بار دستخط این جمله دردآلود امام در جلوی چشمم مجسم گردید جمله ای از پیام امام که وقتی برای درج در صحیفه امام در سالهای قبل آن را مرور می کردم بارها از دردهای ناگفته و رنجهای فراوان امام گریستم. توصیه می کنم یکبار دیگر آن پیام و چندین پیام دیگر با همین مضمون از امام را بخوانید و از شگفتی پیش بینی های امام و رنجهای دل دریائیش بیشتر بدانید. جمله امام چنین است: « احتمال قوى مى‏دهم که پس از من براى انتقامجویى از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمتها که من آنها را ناروا مى‏دانم بزنند و به آتشى که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند. و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه‏هایى به گوش مى‏خورد که احتمال فوق را قوى‏تر مى‏کند. » صحیفه امام، ج‏17، ص 90پس از واقعه تلخ دیروز (جمعه) علاوه بر مراجعه و تماسهای فراوان زائران و حاضران در مراسم با دفتر حضرت امام و دوایر حرم مطهر در ابراز انزجار از گردانندگان این حرمتشکنی، تا اکنون چندین تماس تلفنی از اعضای خانواده معزز شهیدان و حتی خانواده سه فرزند شهید داده داشتم که هق هق گریه امانشان نمی داد و ملتمسانه می خواستند همدلی خود و خانواده اشان را به حاج حسن آقا و اعضای بیت امام برسانم. این انگیزه ای شد برای بازگویی درد دل خود در این نوشته و همصدایی با خیل عظیم عاشقان خمینی که دستشان از رسانه ها و ابزار قدرت کوتاه است.
در دلتنگیها و بی قراری های اخیر خویش گاهی زمزمه می کنم: خوش بحال آنها که جریان تلخ حرم امام در مثل دیروزی را ندیده و آنچه که ناجوانمردانه در این ایام در حق یاران و همراهان و خاندان امام می گویند و می نویسند و خواهند نوشت را نشنیده و رفتند، خوش بحال مرحوم حاج احمد آقا، آیت الله توسلی، و آنها که به وقوع پیوستن پیش بینی اعجاب انگیز امام را ندیده و رفتند.... و انا ان شاء الله بهم لاحقون.
خدمتگزار ترویج اندیشه و آثار امام - حمید انصاری 15 خرداد 1389

یادداشت علی مطهری درباره حرمت شکنی در حرم امام

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن کامل یادداشت فرزند شهید آیت‌الله مرتضی مطهری که در تابناک منتشر شده؛ بدین شرح است:

حادثه ممانعت از سخنرانی حجت الاسلام سید حسن خمینی در مجلس سالگرد رحلت امام خمینی (ره) یک حادثه تلخ و مخالف آرمانهای انقلاب اسلامی از جمله آزادی بیان بود و البته یک حادثه از پیش طراحی شده بود که شخص رئیس جمهور در آن نقش اساسی داشت و می توان گفت از سنخ مناظره انتخاباتی ایشان بود که زمینه فتنه را فراهم کرد. نوع سخنان رئیس جمهور محترم که به جای وحدت، تفرقه انگیز بود، اصرار بر طولانی کردن سخنان خود تا وقتی برای سیدحسن باقی نماند و نیز جمله آخر ایشان که "اکنون به سخنان رهبر انقلاب گوش فرا می‏دهیم" دلیل بر این مدعا است.اگر قوه قضاییه عوامل فتنه انتخاباتی 88 یعنی آقایان موسوی، کروبی و احمدی نژاد را به طور همزمان محاکمه می کرد و مجازات هریک را به نسبت جرم آنها اعلام می نمود در 14 خرداد 89 این اتفاق نمی افتاد .احمدی نژاد مانند کودک عزیزکرده یک خانواده شده است که هرچه دیگران را اذیت می کند مورد تشویق قرار می گیرد. من درصدد دفاع از مواضع آقای سید حسن خمینی نیستم و شاید ایشان می‏بایست انتقاداتی را به رهبران معترض وارد می‏کرد اما آیا اگر کسی به نحوه مدیریت بحران اخیر انتقاد داشت باید از صحنه انقلاب حذف شود و نباید حق اظهار نظر داشته باشد؟ شاید سید حسن دیروز می خواست انتقاداتی به موسوی و کروبی وارد کند. پس ابتدا حرف او را گوش کنیم، اگر قبول نداشتیم اعتراض کنیم و شعار بدهیم، نه اینکه از چند روز قبل تصمیم بر این باشد که به او اجازه سخن گفتن ندهیم.آقایانی که اصرار بر شبیه سازی حوادث امروز با حوادث صدر اسلام دارند آیا صحیح می دانند که آنها و دار و دسته شان را به سپاه عمر سعد و ابن زیاد تشبیه کنیم که در روز عاشورا با ایجاد سر و صدا اجازه نمی دادند نوه پیغمبر سخن بگوید؟ در روزی که باید از وحدت سخن رانده می شد، پروژه تفرقه اجرا شد و این به صلاح کشور نبود.

روایت موسوی از حرمت شکنی در سایت کلمه

بسمه تعالی

چند سال پیش مرحوم حضرت آیت الله توسلی یار نزدیک امام راحل جان خود را برسر مقابله با طرحی گذاشت که هدف آن حذف جناب حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی از صحنه سیاسی و امام زدایی در سطح ملی بود.وفات تاثربرانگیز و تکان دهنده ایشان گرچه مکثی در این طرح ایجاد کرد ولی آن را متوقف نساخت.امسال مراسم بزرگداشت سالگرد رحلت امام در روز چهاردهم خردادماه فقط به یک روز خلاصه شد و همه برنامه های دیگر مردمی و رسمی از جمله برنامه شبهای ۱۴ و ۱۵ خرداد حذف شد و در همین مراسم مختصر قابل انتظار بود که به بیان چند خصوصیت اخلاقی امام بسنده شود و از احترام ایشان به رای مردم و نگاه ایشان که مجلس را را در راس امور می نشاند ، سخنی به میان نیاید و باز طبیعی بود که از تاثیرات ایشان بر خطر تحجر و خود رایی در آینده انقلاب غفلت شود و برخلاف خاکساری ایشان در مقابل معصومان علیهم السلام عده ای در حد امیرمومنان و معصومین برکشیده شوند و عده ای نیز که مخالف تخلف ، دروغ ، فساد و خروج از قانون اساسی و به افلاس کشیده شدن کشور به دلیل سیاست های من در آوردی بودند در مقابل قرار داده شوند.داوری در باره این شیوه قیاس و مواجهه با تاریخ با مورخان فرهیخته و سیاستمداران آگاه و اصولیان فاضل است و تنها به این نکته بسنده می کنم که کشتار و حبس های اخیر ناشی از چنین برداشت هایی از تاریخ و فقه واصول است و باید دید که نظر مراجع بزرگ از چنین استنباطهایی با توجه به مصداق های عملی و نتایج آن چیست؟مراسم امسال به دلیل جنایت های اخیر اسرائیل آمیخته به سخت ترین شعارهای ضد صهیونیستی بود ولی طرفه آنکه در میان این شعارهای تند هیچ اشاره ای به مصاحبه یکی از روسای جمهورعرب دوست ایران که اخیرا گفته است دولت ایران با مذاکره انها با اسرائیل موافق است ، نشد و بازهم غیرطبیعی نبود که نصیحت حضرت امام (ره)در ماجرای مک فارلین به مسوولین کشور فراموش شود که فرموده بودند “کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید”آیا جای آن نیست که سوال شود با این همه سیاست های غلط انداز و غیرشفاف و مهلک چه کسانی می توانند فرصت طلایی برای آمریکا و اسرائیل و منافقین و سلطنت طلبان تلقی شوند : آزادی خواهان و عدالت جویانی که به دنبال عظمت اسلام و ایران و ایرانی از طریق بازگشت به قانون اساسی و دوری از فساد و دروغ هستند؟ یا فرقه های مشکوکی که با سیاست های خود کارگران و معلمان و کارمندان و کشاورزان و همه مستضعفان را خاک نشین کرده اند و علی رغم حمله ها و لفاظی های خود علیه شرق و غرب ،همه بازارهای گرم مسلمانی را در اختیار بیگانگان قرار داده اند.عربده جویی و هتاکی عده ای اندک در مراسم سالگرد رحلت حضرت امام (ره) در مقابل تریبون سخنرانی نمی توانست بدون رضایت و مهندسی قبلی صورت بگیرد .چه کسی است که نداند همیشه عده ای به صورت سازمان یافته و برای هیاهوهایی از این قبیل جلو تریبون ها به صف می شوند. درمراسم چهاردهم خرداد نیز به همین شکل عمل شد و در مقابل دوربین ها و چشمهای حیرت زده گروهی اندک هتاکی های همیشگی را این بار علیه نواده گرامی امام به اوج رساندند . لابد به این دلیل که ایشان نخواسته اند هیچوقت مردم را تنها بگذارند.غافل از آنکه اینگونه اعمال مهندسی شده بیش از پیش به اهمیت حراست و صیانت از یادگاران حضرت امام دامن خواهد زد.حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی یکی از ستارگان پر فروغ حوزه های علمیه و فضای ملی ماست و برنامه ریزی برای خاموشی این فروغ جز خسارت برای طراحان آن نتیجه ای نخواهد داشت.

میرحسین موسوی

پیش بینی امام خمینی (ره) از حمله به یاران و نزدیکان شان به نام دفاع از امام

پارلمان‌نیوز: همزمان با توهین عده‌ای قلیل به یادگار امام در سالروز رحلت امام و در مقابل مزار امام خمینی(ره)، پارلمان‌نیوز نامه تاریخی امام راحل در مورد انتقامجویی از نزدیکان و دوستان ایشان توسط آنانی که از امام خمینی بغض و کینه به دل دارد را منتشر می‌کند.به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن این نامه که در جلد هفدهم صحیفه امام، صفحه 90 و به تاریخ 23 آبان 1361 نگاشته شده بدین شرح است:بسم الله الرحمن الرحیمالحمدلله علی آلائه والصلوه والسلام علی انبیائه و اولیائه سیما النبی الختمی حبیب الله صلی الله علیه و آله سیما غائبهم و قائمهم ارواحنا له الفدا.اینجانب هیچ گاه میل نداشته و ندارم كه درباره نزدیكان خود سخنی بگویم یا دفاعی كنم . لكن علاوه بر آنكه در پیشگاه مقدس حق - جل و علا - مقصر و مجرمم و از درگاه متعالش امید عفو و بخشش دارم و تمام سرمایه ام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است ودر نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور و تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم ، در پیش گروههایی و اشخاصی گناهانی نابخشودنی دارم و احتمال قوی می دهم كه پس از من برای انتقامجویی از من به بعض نزدیكان و دوستانم تهمتها كه من آنها را ناروا می دانم بزنند و به آتشی كه باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیانا به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند. و اكنون در حیات من گفتگوها و زمزمه هایی به گوش می خورد كه احتمال فوق را قوی تر می كند. لهذا من احساس وظیفه شرعیه نمودم برای رفع ظلم و تهمت ، نظر خود را نزد ملت عزیز اظهاركنم كه از قبل من در این خصوص تقصیری نباشد. یكی از آنان كه بیش از همه احتمال انتقامجویی از من درباره او می رود احمد خمینی فرزند اینجانب است .
اینجانب در پیشگاه مقدس حق شهادت می دهم كه از اول انقلاب تاكنون و از پیش از انقلاب در زمانی كه وارد این نحو مسائل سیاسی شده است از او رفتار یا گفتاری كه بر خلاف مسیر انقلاب اسلامی ایران باشد ندیده ام و در تمام مراحل از انقلاب پشتیبانی نموده و در مرحله پیروزی شكوهمندانقلاب معین و كمك كار من بوده و است و كاری كه برخلاف نظر من است انجام نمی دهد و در امور مربوطه چه در اعلامیه ها یا ارشادها بدون مراجعه به من تصرف ودخالتی نمی كند؛ حتی در الفاظ اعلامیه ها بدون مراجعه دخالت نمی كند و اگر در امری نظری دارد تذكر می دهد كه تذكراتش نیز صادقانه و برخلاف مسیر انقلاب و مصلحت نیست و من اگر تذكراتش را نپذیرفتم تخلف از قول من نمی كند و من نیز اگر حرفش راصحیح دیدم قبول می كنم و امیدوارم حرف صحیح را از همه كس قبول كنم .و اما در جهت مالی كه بعض مخالفان انقلاب گاهی نسبتهایی به او می دهند بایدبگویم كه ایشان در امور مالی من دخالت ندارد و ضبط و حفظ بیت المال در اختیار بعض آقایان مورد وثوق می باشد و اگر برای اشخاص وجوهی بخواهد پیشنهاد می كند و من بدون واسطه یا به واسطه آن آقایان وجه را می رسانم . و من اعلام می كنم كه احمد درهیچ بانك داخلی و خارجی و هیچ موسسه ای وجهی و سهمی ندارد و در هیچ جا درخارج و داخل زمین مزروعی و غیر آن و ساختمان و امثال ذلك ندارد و اگر بعد از من دارای یكی از این امور بود در داخل یا خارج دولت وقت با اجازه فقیه وقت مصادره نمایند و او را تحت تعقیب درآورند و امید است كه دولتمردان جمهوری اسلامی همیشه ضوابط را ملاحظه و از روابط احتراز نمایند. از اموری كه تذكرش خوب بلكه لازم است آن است كه یكی از تهمتها كه به او زدند این بود كه موزه عباسی را ربوده و به پاریس برده و چندی - علی المحكی - مخالفان وقت خود را صرف آن نمودند پس از آن معلوم شد خلاف آن . یا او در اطراف شمال زمینهایی خریده است و امثال آن كه برای مخالفت با من از او انتقامجویی می كردند.و در امور سیاسی مدتی تهمتها زده شد كه احمد طرفدار منافقین است و من در طول مدت انقلاب مخالفتهایی از او می دیدم كه دیگران بر آن شدت و قاطعیت نبودند و دراین آخر كه قضیه زندان اوین پیش آمد و شكایاتی از آقای لاجوردی می شد ومخالفتهایی می شد [غیر] از احمد كسی را ندیدم كه بیشتر از آقای لاجوردی طرفداری كند و دفاع نماید و وجود او را برای زندان اوین لازم و بركناری او را تقریبا فاجعه می دانست . یا مسئله طرفداری از بنی صدر، او مادامی كه من از بنی صدر به واسطه بعض مصالح جانبداری می كردم او هم گاهی طرفداری می كرد و آنگاه كه من پرده را بالا زده واو را بركنار كردم حتی یك مرتبه از او طرفداری نكرد و مخالفت شدید می كرد. یا مسئله خط سوم كه مدتی نقل مجالس مخالفان بود و تهمتهای ناروا می زدند و من او را امر به سكوت كردم و او هیچ گاه از خط انقلاب و اسلام خارج نبود و بالاخره اگر بواسطه انتقامجویی از من پس از من گروههایی به مخالفت او برخاستند من دین خود را به او به عنوان یك مسلمان و یك رحم ادا كردم و خداوند تبارك و تعالی حاضر و ناظر است ومن امیدوارم كه احمد به خدای تبارك و تعالی اتكال نماید و از غیر او از هیچ كس نهراسد و در خدمت به خالق و خلق به واسطه تهمتها و مخالفتها به خود تزلزل و تردیدراه ندهد و در خدمتها از خداوند متعال چشم داشت داشته باشد و برای بدست آوردن هیچ مقامی قدم برندارد و چون او را شخص مفید برای انقلاب می دانم امیدوارم در كناروفاداران به انقلاب و متعهدان در راه اسلام و هدف به خدمت هر چه بیشتر قیام كند. و بابرادران انقلابی و ایمانی در خط انقلاب و اسلام كوشش كند و از هیچ خدمتی مضایقه ننماید و پاداش از هیچ مخلوقی نخواهد و خدمت را در راه كشور اسلامی و اهداف الهی خالصانه و برای رضای خالق - جل و علا - ادامه دهد. و به مستمندان و مستضعفان كه حق تعالی سفارش آنان را فرموده بیش از دیگران خدمت كند و دیگران را به خدمتگزاری دعوت كند و هر چه مشكل در راه خدمت به هدف كه اسلام عزیز است پیش آید و هرچه كارشكنی شود، از كوشش برای خدا دست برندارد و برای هر خدمتی كه او را دعوت كردند و تشخیص داد مفید است اجابت كند و رضای خدا را با خدمت به خلق جلب نماید.و اما در موضوع روحانیت كه گاهی احمد مورد تهمت واقع می شود من او را موافق جدی با روحانیت می دانم . اساس روحانیت چیزی نیست كه یك نفر مسلم با آن مخالف باشد و اما موافقت بی قید و شرط كه هر كس با هر عمل و اخلاق و ایده مورد تایید او باشد و لباس روحانیت به قامت هر كس اگر چه بر خلاف مشی اسلامی انسانی رفتار كندسزاوار و موجب لزوم غمض عین باشد از او و هیچ روحانی متعهد و مسلمان معتقد به ارزشهای اسلامی متوقع نیست و نباید باشد. و اینجانب كرارا گفته ام كه روحانی نمای غیرمهذب و در غیرخط اسلام از ساواكی برای اسلام و جمهوری اسلامی خطرناكتر است .در هر صورت احمد در این باره از خط اسلام و خط روحانیت متعهد پیروی می كند وامید است ان شاءالله تعالی در این خط مستقیم كه صراط الله است پایدار باشد. از خداوندمتعال دوام جمهوری اسلامی و عزت و عظمت مسلمانان جهان بویژه ملت شریف ایران و تعهد و پایداری متصدیان امور و قدرت و شوكت رزمندگان سلحشور و حضور ملت بزرگ ایران را در صحنه خواستار[م ]. والسلام علی عبادالله الصالحین . (1)یكشنبه 23 آبان 1361 / 27 محرم الحرام 1403روح الله الموسوی الخمینی غفرالله له

توضیح:(1) آقای سید احمد خمینی در زمانی كه اسناد وآثار مكتوب امام خمینی راجهت درج در مجموعه آثار امام بازبینی می كردند، در ذیل این نوشته امام خمینی ، چنین مرقوم داشته است :
"جناب آقای حمید انصاری ، بارها خدمت امام عرض می كردم كه دفاع از من در فرهنگ جنابعالی نیست و دیدیم هم نشدجز نامه ای كه در آن بدین معنا هم اشاره شده بود، فكر می كنم این دفاع هم با فرهنگ معظم له سازگاری ندارد، ایشان چون مظلومیت مرا دیده اند ناچار به عنوان دفاع از مظلوم این را نوشته اند، لذا این نامه را نیاورید و بگذارید آنچه راجع به من می گفته اند گفته باشند، خدا به اعمال انسان داناتر است .
احمد خمینی
پس از رحلت یادگار امام ، از فرزندایشان ، آقای سید حسن خمینی كه به موجب وصیت پدر و مقررات قانونی ، تولیت موسسه تنظیم و نشر آثار امام را عهده دار می باشند درخواست كردیم اجازه دهند این سند ارزشمند كه گویای بسیاری ازرنجهای امام و فرزند و منسوبین و یاران ایشان است و پاسخی است به تردیدها و شبهه هایی كه غرض ورزان می افكنند،را منتشر سازیم و در مجموعه آثار امام نیز درج شود.
"حمید انصاری ".

۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

سخنان خاتمی در دیدار بانوان دانشگاهی در آستانه سال روز میلاد حضرت زهرا (س) به روایت کلمه

حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدخاتمی، در دیدار با جمعی از بانوان فرهنگی و دانشگاهی در آستانه سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) ضمن تبریک این روز به حضار، گفت:« در آغاز لازم می‌دانم از زبان خودم و از زبان شما زنان فرهیخته و همه زنان و مردان آزاده ایران عزیز مراتب انزجار خود را از فاجعه ننگینی که در آبهای بین المللی نزدیکی غزه رخ داد اعلام کنم.»
وی افزود:«رژیم صهیونیستی که علاوه بر قتل عام و سرکوب هر روزه مردم مظلوم فلسطین مدتها است که با محاصره غزه قهرمان می کوشد چهره تروریسم دولتی را با کشتار تدریجی این ملت مظلوم نشان دهد، حال که عده ای از خیرخواهان را از ملیت های مختلف که به قصد رساندن کمک های ابتدایی به غزه با دستهای تهی به آن سو حرکت کردند آنان را با قساوت قتل عام می کند و به خاک و خون می کشد.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«در شگفتم از شورای امنیت سازمان ملل که به سادگی کشورهایی مستقل که می خواهند از حق قانونی و شرعی خود با رعایت مقررات بین المللی استفاده کنند مورد تحریم و تهدید قرار می دهد، ولی در برابر جنایاتی اینچنین بزرگ ساکت می نشینند یا بعض حرکت های صوری آن با مخالفت و وتوی قدرت های بزرگ روبرو می شود و جنایت کار را گستاخ‌تر می کند.»
رئیس بنیاد باران همچنین تاکید کرد:«در شگفتم از سازمان های مدافع حقوق بشر و نهادهایی چون دادگاه کیفری لاهه که جنایات بزرگ رژیم غاصب را که بارزترین مصداق جنایت علیه بشریت است می بینند و جنایتکاران را به محاکمه نمی‌کشانند و علیه آنان اقدام نمی‌کنند و شگفتی بزرگ تر از کشورهای اسلامی و عربی است که چرا از توهم چندین ساله خود بیرون نمی آیند و در کنار ملت فلسطین و آرمان آن قرار نمی گیرند. در نتیجه هم جنایتکار به جنایات خود ادامه می دهد و هم متوهمان را تحقیر می‌کند. مطمئن هستم که اگر این کشورها به خواست ملتهاشان قاطعانه در کنار آرمان فلسطین قرار گیرند متجاوز و حامیان او را بر سر جای خود خواهند نشاند.»
وی یادآور شد:« راهکار اساسی نیز همان است که در اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در دوحه پیشنهاد دادم و مورد استقبال قرار گرفت: رفراندوم با حضور همه ساکنان فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی و نیز انبوه آوارگان فلسطینی در سراسر دنیا. راه کار دموکراتیک که منجر به اجرای عدالت و نیز برقراری ثبات و صلحی واقعی و پایدار خواهد شد.» خاتمی ادامه داد:« ضمن همدردی با همه قربانیان و آسیب دیدگان این جنایت بزرگ رفتار جانیان و حامیان آنان را شدیداً محکوم می کنیم و مطمئن هستم که ملتهای جهان فریاد خود را رساتر از گذشته علیه اسرائیل جنایتکار خواهند زد.»
رئیس جمهور سابق کشورمان در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت:« تقارن سالروز میلاد حضرت زهرا با زادروز تولد حضرت امام را نشانه ای می دانیم از ارتباط معنوی و فکری انقلاب اسلامی با شخصیت حضرت زهرا سلام الله علیها تعبیر رایج درباره حضرت فاطمه سیده نساء العالمین (سرور زنان جهان) است. ولی تعبیر دیگر به روایت شیعه و سنی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که عظمت حضرت زهرا را از اینکه فقط سالار زنان عالم باشد بالاتر می برد و آن اینکه خدا به خشم فاطمه خشمگین و به خشنودی او خشنود می شود.نمی گوید فاطمه به خشم و خشنودی خدا خشمگین و خشنود می شود، بلکه ملاک خشنودی و خشم خداوند فاطمه است و این یعنی فاطمه معیار انسانیت است، چرا که کمال انسانی در این است که خشنودی و خشم او خشنودی و خشم خدا باشد.»
وی افزود:« همین جمله کافی است تا اولا عظمت آن حضرت را نشان دهد. ثانیاً جایگاه زن را در بینش اصیل اسلامی که زنی چون فاطمه را معیار و ملاک انسانیت شناخته است مشخص کند و فاصله این بینش را با بینش های تنگ و تاریک تاریخی درباره زن چه به نام اسلام و چه به نامهای دیگر نشان می دهد. البته طبیعی است که این بینش روشن و والا اگر باشد نتایج حقوقی، فقهی، اخلاقی و اجتماعی بزرگی هم درباره زن و جایگاه و حقوق او خواهد داشت.»
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه «زنان در جریان انقلاب اسلامی نقش ممتازی داشتند»، یادآور شد:«اگر نهضت مشروطیت بیشتر، نهضتی مردانه بود و به همین جهت آنگونه که شاید و باید حقوق و منزلت زن در آن مورد توجه قرار نگرفت، از جمله حق رأی زنان، انصاف این است که در انقلاب اسلامی حضور زنان چشم گیر و در بعضی از موارد از حضور و تأثیر مردان پررنگ تر و مؤثرتر بود. البته نباید نظرات روشنگر و متفاوت حضرت امام هم در پویایی حرکت زنان و دستیابی ایشان به بخش مهمی از حقوقشان را نادیده گرفت. گرچه معتقدم که هنوز واقعاً حق زنان آنطور که باید و شاید و شایسته زمان است ادا نشده است.»
خاتمی تاکید کرد:« در جریانات اخیر هم باز حضور آرام، موقر و محکم زنان را که حق اساسی خود و دیگران را که مورد تأیید انقلاب و قانون اساسی بود می طلبیدند می بینیم و باز هم باید انصاف داد که مدنی بودن جنبش و اعتراص مسالمت آمیز و پرهیز از خشونت که نشانه رشد جامعه است تا حد زیادی مدیون حضور متین و موقر زنان بود و هست. گرچه با کمال تأسف پاسخ این حضور مسالمت آمیز برخورد خشونت آمیز بود و در نتیجه آنچه می توانست موجب تقویت نظام و پایدارتر شدن وحدت ملی گردد سبب ایجاد نگار خاطرها و نگرانی ها و کدورتها شد و بیشترین آسیب را به خود نظام و چهره آن زد و به راه اندازی امواج اتهام های ناروا و دروغ پردازی ها و جنگ های روانی نیز بر زشتی ماجرا افزود.»
وی افزود:«صرف نظر از اینکه آنچه رخ داد با معیارهای قانون اساسی و راه راستین امام و موازین مورد تأیید انقلاب و مردم ناسازگار بود امروز عده ای از زنان خوش سابقه، فرهیخته و فعال از قشرهای مختلف تحت بازداشت و فشار قرار دارند و حتی در میان قربانیان این حوادث هم زنان را می بینیم. چه خوب بود که ما شاهد آزادی همه زندانیان و رفع فشارها باشیم و مناسب تر این که این گام با آزادی زنان و جبران خسارتهای روحی و معنوی که به آنان وارد آمده است به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها برداشته شود.»
رئیس دولت اصلاحات با طرح این سئوال که «زن در چه موقعیتی قرار دارد؟ و جایگاه زن مسلمان ایرانی چیست؟»، اظهار داشت:« زنان اعم از مسلمان و غیرمسلمان محترم اند و همه زنان نیز باید از حق و منزلت شایسته برخوردار باشند، ولی من اگر از زن مسلمان سخن می گویم به لحاظ اکثریت است.» وی ادامه داد:«زن یکی از دو رکن انسانیت و برخوردار از همه قوا و استعدادهایی است که انسان را انسان می کند و دارای اختیار و مسؤولیت اخلاقی و اجتماعی برای بارور کردن آنها.البته پاره ای از کارکردها و نقش ها را آفرینش و طبیعت به عهده زن گذاشته است که به تناسب آن نیز باید از حقوق و تکالیف ویژه صحبت کرد. ولی اینها مربوط به عوارض هستی انسان است نه جوهر آن و به هیچ وجه لطمه ای به تساوی حقوق زن و مرد در گوهر انسانی و برخورداری از حقوق و تکالیف متناسب با آن نمی زند.»
به عقیده رئیس بنیاد باران، باید آن دیدگاه که زن را برای مرد می خواست و ملاک انسانیت را مرد به حساب می آورد به بایگانی تاریخ سپرد، ولی این را از یاد نبریم که زن زن است و مرد مرد و هر دو انسانهای مستحق کمال و نیز مسؤول مشارکت در پیشبرد امور جامعه رو به رشد. رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدنها ادامه داد:«اما ”زن مسلمان“ در اینجا نیز باید جان و جوهر اسلام را از آنچه در تاریخ تحقق یافته و آمیخته به انواع گرایش های زمانی – مکانی و تعصبات ناروا است تفکیک کرد. طبیعی است که نقش اجتهادی که زمان و مکان در آن دو عامل تعیین کننده اند و پاسخگوی پرسش ها و نیازهای انسان این روزگار است در عرضه چنین اسلامی نقشی مهم است و بسته به بینش اساسی و پیش فرضهایی که مجتهد و پژوهشگر دارد دریافتهای نهایی او متفاوت خواهد بود.»
خاتمی یادآور شد:«نقطه حرکت ما مسلمات است از جمله اینکه زن انسان است با همه معنی و مفهوم آن. زن و مرد برای هم آفریده شده اند تا با هم جامعه کامل را بسازند. اسلام زن را موقر خواسته است و بر عفاف تکیه جدی دارد. البته از یاد نبریم که عفاف امری است که هم به زن و هم به مرد مربوط می شود.» وی تاکید کرد:« نکته دیگر این که رشد امری اجتماعی است. زن هم چون مرد اگر بخواهد رشد کند در فرایند حیات اجتماعی نه تنها باید حضور، بلکه نقش و مسؤولیت داشته باشد و این حق او است.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«امروز زن ایرانی در عین حال که برای به دست آوردن جایگاه شایسته خود در عرصه حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و احقاق حقوق شایسته خود تلاش می کند، باید بکوشد تا الگوی مناسب را برای زنان و حتی انسان های روزگار نشان دهد و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نکند و البته هزینه های آن را نیز بپردازد.آنچه اهمیت دارد تأکید و تکیه بر حقوق اساسی است که زن و مرد در آن شریکند.