به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلماننیوز»، حجت الاسلام و المسملین سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از نخبگان اجتماعی و دانشگاهی، گفت:«ایران برخوردار از ظرفیتهای فراوان تاریخی، معنوی، اجتماعی، انسانی، مادی و امتیازات ناشی از موقعیت بینظیر جغرافیای سیاسی و جغرافیای راهبردی است.»
وی افزود:« بزرگترین ظرفیت این سرزمین در عظمت، هوشیاری و آگاهی ملّت شریف ایران نهفته است و نشانه این عظمت و ظرفیت را از جمله در انقلاب بزرگ اسلامی میبینیم كه چگونه یك ملّت با دستهای تهی ولی دلهای پر از ایمان و با جهتگیری روشن به سوی هدف آزادی و استقلال حركت كرد و به یاری خداوند جمهوری اسلامی را تأسیس كرد.»
رئیسجمهور سابق کشورمان تصریح کرد:« جمهوری اسلامی بدین معناست که در آن هم مردم مبنا و محورند و هم ملاك و معیار رابطه میان اعضاء جامعه بخصوص حكومت و مردم، ارزشهای اسلامی و معنوی به خصوص عدالت و اخلاق است.»
وی تاکید کرد:«در این مدت سی سال نیز این ملّت بزرگ علیرغم همه مشكلات درونی و بیرونی گامی از اهداف مورد نظر واپس ننهاده است و هر هزینهای را نیز برای تأمین خواستهای بلند خود پرداخته است.»
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه «امروز این جامعه پویا بیش از هر زمان نیاز به آرامش، نزدیكی دلها به یكدیگر در عین تكثر و تنوع دارد»، اظهار داشت:«ملاك وحدت و همدلی نیز حركت در چارچوب قانون اساسی و تأمین منافع و مصالح ملّی است كه در شعارهای روشن مردم در دوران انقلاب و پس از آن تجلّی داشته است.»
وی ادامه داد:«ایران نیازمند تلاش و توان همه فرزندان خود است، اجتناب از خشونت پافشاری بر شرع و قانون و بخصوص قانون اساسی به عنوان یك كل جامع. احترام به مردم و حقوق آنان و تلاش برای ایجاد رونق اقتصادی و بسط و تعمیق عدالت واقعی و دفع خطرات و تهدیدات از جمله اموری است كه میتواند زمینهساز بهرهبرداری از همه ظرفیتها در جهت امنیت و پیشرفت و سرافرازی باشد و اینهمه در پرتو همدلی و همراهی میسر است.»
خاتمی با اشاره به حوادث بعد از انتخابات، گفت:«متأسفیم كه طی ماههای گذشته به جای تلاش برای همبستگی ملّی بیشتر جریاناتی در جهت ایجاد افتراق و تشدید كینهها و بدبینیها و حذف و دفع بخشهای مهمی از جامعه كوشیدند و وضعیتی كه در درجه اول زیانش متوجه اصل نظام و نیز ایران و ایرانی است پیش آمد.»
وی ادامه داد:«تلطیف فضای جامعه و عبور از وضعیت امنیتی به سوی فضای سیاسی سالم كه در آن آزادیهای اساسی مورد احترام بوده و داور اصلی قانون اساسی باشد میتوانست و می تواند امید را نسبت به آینده بیشتر كند.»
رئیس دولت اصلاحات یادآور شد:«پیشتر هم گفتهام كه انتظار بوده و (هست) كه سال جدید را با كاسته شدن از فشارهای امنیتی و توقف برخوردهای نامطلوب و آزادی زندانیان و باز شدن فضای سیاسی آغاز كنیم و در آستانه سال نو نیز نشانههایی هرچند اندك از این تغییر فضا و روش و رویه به چشم میخورد كه موجب امیدواری در بخشهای مهمی از جامعه بود.»
خاتمی با بیان اینکه «به نظر میرسد كه عواملی هستند كه نمیخواهند این روزنه گشودهتر شود و فضا را بسته میطلبند»، گفت:«اولاً كه در آستانه سال نو شاهد احضار افراد تازه و بازداشت آنان بودیم. ثانیاً از آزادی محدود و مشروط بسیاری از كسانی كه در بند بسر میبرند خبری نشد ثانیاً اندكی نیز كه با ضمانتها و وثیقههای بسیار سنگین به میان خانواده بازگشتهاند خیلی زود دوباره روانه بازداشتگاه میشوند.»
رئیس جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«آیا اینها نشان از آن ندارد كه علیرغم تدبیر و صلاحاندیشی خیرخواهان نظام و ایران و مسئولان اصلی؛ كسانی هستند كه مانع تغییر فضا به سوی همدلی میشوند؟»
وی با ابراز نگرانی شدید از برخی اخبار مبنی بر تحت فشار قرار گرفتن برخی برای اعلام برائت از برخی شخصیتها و جریانات و ابراز کردن مطالبی بر خلاف نظر و عقیده خود گفت:« همچنین شنیده شده است که اگر این مطالب اجباری بیان نشود آزادی محدود آنان باردیگر سلب خواهد شد، همچنین شنیده میشود كه بجای بازكردن فضا و اجرای قانون اساسی در جهت آزادیهای اساسی احزاب و فعالیتهای سیاسی برنامههایی در جهت محدود كردن بیشتر فعالیت احزاب و افراد در دست تهیه و اجرا است.»
خاتمی تاکید کرد:«این شیوهها فقط میتواند فضا را تنگتر، دلها را از همدیگر دورتر كند و باعث رشد كینه و بدبینی شود و راه را برهرگونه حركت به سوی تلطیف فضا ببندد و باز هم میگویم كه اگر چنین شود بیش از همه به نظام جمهوری اسلامی جفا شده است و حاصل كار، تهیه خوراك تبلیغی مسموم علیه جمهوری اسلامی و افزایش التهاب عمومی است.»
وی ابرازامیدواری کرد كه «خیرخواهان مؤثر در جریان امور بكوشند تا با محدود كردن شیوههای نامطلوب و آزادی هر چه بیشتر افراد و نیز بازشدن فضای سیاسی. هم حق و حرمت مردم و دفاع از منافع و كرامت شهروندان را پاس بدارند و هم فضا را به سوی لطافت بیشتر رهنمون شوند.»
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«ندای خیرخواهی صلاح و اصلاح همچنان باقی است و اجتناب از خشونت و فراهم آوردن فضای تبادل نظر و نقد و گفتگو و فعالیت مؤثر همگان در جهت آبادانی و آزادی میهن و دستیابی به هدفهای بلندی كه برای پیشرفت كشور و تقویت مردمسالاری سازگار با دین در متن انقلاب و مورد مطالبه ملّت بزرگ بوده است، راه منحصر به فرد تأمین مصلحت انقلاب و كشور و مردم و مورد نظر همه آنان است كه صلاح و خیر جامعه و نظام را طالبند.»
۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه
۱۳۸۹ فروردین ۱۹, پنجشنبه
نمی دانیم فخر بفروشیم یا شرم اختیار نماییم
رفتارهای استعمارگرایانه و نگاه از بالای دولت های غربی علیه کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور ما، برکسی پوشیده نیست . در طول تاریخ چند صد سال اخیر ، تقریبا پس از رنسانس و جدایی حکومت ها از کلیسا ، همواره این کشورها در پی یافتن فرهنگ و هویت شرق و استیلا بر آنان بوده اند.
امریکا نیز پس از رسیدن به فرزندخواندگی اروپا خیلی زود در استعمار ملت ها و کشورها ید طولایی یافت چنان که امروز پس از گذشت دویست سال به پدر خواندگی غربی ها در استعمار سایر کشورها ارتقا یافته است.
دشمنی دولت های غربی و دولت مردان شان امروزه بر همگان به اثبات رسیده به گونه ای که حتا برخی از شهروندان که به اجبار به زندگی در آن کشورها تن داده و یا مجبور به پناهندگی شده اند از این رفتارها به خشم آمده و افسوس می خورند .
در مقابل این رفتارها و تهدیدهای احتمالی می توان واکنش های متفاوتی بروز داد. همچنان که وقتی در خیابان کسی خلاف عرف اجتماعی کاری انجام داد یا سخنی گفت که حاکی از پایمال نمودن حق و حقوق شهروندی دیگران باشد ، در برابر او می توان با رفتارهای گوناگونی برخورد نمود. کسی ممکن است با به کار بردن الفاظ رکیک ، دیگری با زد و خورد ، یکی با بی تفاوتی و شاید کسی هم با گفتگو بخواهد به این رفتار واکنش نشان دهد.
در دنیای سیاست اما مناسبات بر پایه مصالح و منافع کشور و ملت مطبوع صورت می گیرد. در کشوری مثل ایران با تمدن ده هزارساله و داعیه اداره کشور بر پایه موازین دین مبین اسلام و مذهب تشیع ، موضع گیری ها باید سنجیده تر و هم شان ملت و کشوری این چنین باشد .
در سال های اخیر همواره شاهد مواضع تند و خارج از عرف بین الملل رییس دولت و برخی نمایندگان مجلس بوده ایم . ملت ایران همان ملتی است که هشت سال با دست خالی در برابر تمام قدرت های زورگوی جهان ایستادگی نمود و بی شک امروز نیز هرگونه تعرض را بی پاسخ نخواهیم گذارد. اما بهتر نیست دولت مردان در رفتارهای دیپلماتیک و اعلام مواضع خود کمی بیشتر تعقل و تفکر نمایند تا کمتر شاهد تهدیدهای پوشالی دولت های غربی باشیم و بعد بخواهیم با الفاظی خلاف عرف و دور از ادب پاسخ گوی آنان باشیم چنان که شهروندان ندانند از این رفتارها فخر بفروشند یا شرم اختیار نمایند .
اگر چه شجاعت داشتن در مقابل ظالمان امری ستودنی است ، اما ما مسلمانیم و پیرو پیامبر خاتم (ص) که رحمت تمام عالمیان است و قصد داریم اسلام را به تمام کشورها و ملت ها بشناسانیم تا الگوی اداره کشور را از ما برداشت نمایند. چرا باید اگر کسی با کلماتی ناپسند در پی تهدید و تعرض ما بود ما نیز به همان صورت در برابر او بایستیم وآن را شجاعت بدانیم. بی دلیل از قدیم نگفته اند که ادب مرد به ز دولت اوست.
آیا بهترین راه در برابر تهدیدها و زیاده گویی های دولت مردان غربی همین است که دولت مردان ما در پیش گرفته اند یا راه دیگری نیز می توان یافت که بیشتر در خور شان ملت و میهن ما باشد.
امریکا نیز پس از رسیدن به فرزندخواندگی اروپا خیلی زود در استعمار ملت ها و کشورها ید طولایی یافت چنان که امروز پس از گذشت دویست سال به پدر خواندگی غربی ها در استعمار سایر کشورها ارتقا یافته است.
دشمنی دولت های غربی و دولت مردان شان امروزه بر همگان به اثبات رسیده به گونه ای که حتا برخی از شهروندان که به اجبار به زندگی در آن کشورها تن داده و یا مجبور به پناهندگی شده اند از این رفتارها به خشم آمده و افسوس می خورند .
در مقابل این رفتارها و تهدیدهای احتمالی می توان واکنش های متفاوتی بروز داد. همچنان که وقتی در خیابان کسی خلاف عرف اجتماعی کاری انجام داد یا سخنی گفت که حاکی از پایمال نمودن حق و حقوق شهروندی دیگران باشد ، در برابر او می توان با رفتارهای گوناگونی برخورد نمود. کسی ممکن است با به کار بردن الفاظ رکیک ، دیگری با زد و خورد ، یکی با بی تفاوتی و شاید کسی هم با گفتگو بخواهد به این رفتار واکنش نشان دهد.
در دنیای سیاست اما مناسبات بر پایه مصالح و منافع کشور و ملت مطبوع صورت می گیرد. در کشوری مثل ایران با تمدن ده هزارساله و داعیه اداره کشور بر پایه موازین دین مبین اسلام و مذهب تشیع ، موضع گیری ها باید سنجیده تر و هم شان ملت و کشوری این چنین باشد .
در سال های اخیر همواره شاهد مواضع تند و خارج از عرف بین الملل رییس دولت و برخی نمایندگان مجلس بوده ایم . ملت ایران همان ملتی است که هشت سال با دست خالی در برابر تمام قدرت های زورگوی جهان ایستادگی نمود و بی شک امروز نیز هرگونه تعرض را بی پاسخ نخواهیم گذارد. اما بهتر نیست دولت مردان در رفتارهای دیپلماتیک و اعلام مواضع خود کمی بیشتر تعقل و تفکر نمایند تا کمتر شاهد تهدیدهای پوشالی دولت های غربی باشیم و بعد بخواهیم با الفاظی خلاف عرف و دور از ادب پاسخ گوی آنان باشیم چنان که شهروندان ندانند از این رفتارها فخر بفروشند یا شرم اختیار نمایند .
اگر چه شجاعت داشتن در مقابل ظالمان امری ستودنی است ، اما ما مسلمانیم و پیرو پیامبر خاتم (ص) که رحمت تمام عالمیان است و قصد داریم اسلام را به تمام کشورها و ملت ها بشناسانیم تا الگوی اداره کشور را از ما برداشت نمایند. چرا باید اگر کسی با کلماتی ناپسند در پی تهدید و تعرض ما بود ما نیز به همان صورت در برابر او بایستیم وآن را شجاعت بدانیم. بی دلیل از قدیم نگفته اند که ادب مرد به ز دولت اوست.
آیا بهترین راه در برابر تهدیدها و زیاده گویی های دولت مردان غربی همین است که دولت مردان ما در پیش گرفته اند یا راه دیگری نیز می توان یافت که بیشتر در خور شان ملت و میهن ما باشد.
۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه
گل های شمع دانی
سیزدهم فروردین روز گره زدن سبزه و آشتی با طبیعت . آهسته آهسته معنای رسم و آیین کهن در حال تغییرند و جای خود را به رفتارهای تازه می سپارند .
برخی مردم که خسته از بگیر و ببندهای روزمره دمی آسایش می طلبند تعطیلات نوروز را ترجیح می دهند در مسافرت به سر برند . از پیش از سال تحویل رخت سفر بسته و تا پس از سیزده در حال گشت و گذار و گردشند . انگار نه انگار که دید و بازدید و دل جویی از بزرگ ترها و رفع کدورت ها همه از کارهای سفارش شده روزهای ابتدایی سال نو ،موسوم به نوروز و عید بوده اند .
فکرش را بکنید برای کسانی که تمام تعطیلات را در سفر و گردش بوده اند سیزده به در چه معنایی دارد. مثل کسی که تمام این روزها را در سفر بوده و حالا که برگشته می خواهد برای دیدار بزرگ ترها برنامه ریزی کند .
در هر حال از فردا شروع رسمی کار و تلاش در سال جدید شکل می گیرد و امید که سال پرباری باشد برای تمام هم وطنان حتا برای کسی که گل های شمع دانی را از باغچه خانه ما ربود .
جلوی خانه کوچک ما باغچه ای قرار دارد . هر سال با شروع بهار وقتی همسایه ها سرگرم کارهای دم عید خود سخت در رفت و آمدند ، من هم با گل کاری باغچه کوچک جلوی خانه به پیشواز بهار می روم. امسال اما ذوق و شوق تازه ای داشتم از این کار . چرا که وقتی داشتم ته مانده های سیگار همسایه سابق مان را از توی باغچه جمع می کردم ، می دانستم برای آخرین بار است که دارم این کار غیر قابل تحمل را انجام می دهم چون همسایه مان داشت مهیای اسباب کشی می شد . حسابش را بکنید ده سال آزگار کارم این بود در تمام مدت سال هر روز از جلوی باغچه که می گذشتم ، سربچرخانم و ته مانده های سیگار حضرتش را نظاره کنم و آن ها را جمع کنم و روز بعد ته مانده های تازه .
دیشب اما بر حسب عادت باغچه را که نظاره کردم اثری از گل های شمع دانی ندیدم . همان گل هایی که با زحمت فراوان و از راه دور خریده بودم و با شوق فراوان کاشته بودم . جایشان خالی بود . کسی از ریشه درشان آورده بود انگار از اول هیچ شمع دانی به کار نبوده باشد. خوشحالی ام از آن بود که امسال ته مانده سیگار هم آغوش گل های باغچه نخواهد بود ، حال آن که امسال دیگر گلی وجود ندارد تا هم آغوشی برای ته مانده های نریخته سیگار باشد .
برخی مردم که خسته از بگیر و ببندهای روزمره دمی آسایش می طلبند تعطیلات نوروز را ترجیح می دهند در مسافرت به سر برند . از پیش از سال تحویل رخت سفر بسته و تا پس از سیزده در حال گشت و گذار و گردشند . انگار نه انگار که دید و بازدید و دل جویی از بزرگ ترها و رفع کدورت ها همه از کارهای سفارش شده روزهای ابتدایی سال نو ،موسوم به نوروز و عید بوده اند .
فکرش را بکنید برای کسانی که تمام تعطیلات را در سفر و گردش بوده اند سیزده به در چه معنایی دارد. مثل کسی که تمام این روزها را در سفر بوده و حالا که برگشته می خواهد برای دیدار بزرگ ترها برنامه ریزی کند .
در هر حال از فردا شروع رسمی کار و تلاش در سال جدید شکل می گیرد و امید که سال پرباری باشد برای تمام هم وطنان حتا برای کسی که گل های شمع دانی را از باغچه خانه ما ربود .
جلوی خانه کوچک ما باغچه ای قرار دارد . هر سال با شروع بهار وقتی همسایه ها سرگرم کارهای دم عید خود سخت در رفت و آمدند ، من هم با گل کاری باغچه کوچک جلوی خانه به پیشواز بهار می روم. امسال اما ذوق و شوق تازه ای داشتم از این کار . چرا که وقتی داشتم ته مانده های سیگار همسایه سابق مان را از توی باغچه جمع می کردم ، می دانستم برای آخرین بار است که دارم این کار غیر قابل تحمل را انجام می دهم چون همسایه مان داشت مهیای اسباب کشی می شد . حسابش را بکنید ده سال آزگار کارم این بود در تمام مدت سال هر روز از جلوی باغچه که می گذشتم ، سربچرخانم و ته مانده های سیگار حضرتش را نظاره کنم و آن ها را جمع کنم و روز بعد ته مانده های تازه .
دیشب اما بر حسب عادت باغچه را که نظاره کردم اثری از گل های شمع دانی ندیدم . همان گل هایی که با زحمت فراوان و از راه دور خریده بودم و با شوق فراوان کاشته بودم . جایشان خالی بود . کسی از ریشه درشان آورده بود انگار از اول هیچ شمع دانی به کار نبوده باشد. خوشحالی ام از آن بود که امسال ته مانده سیگار هم آغوش گل های باغچه نخواهد بود ، حال آن که امسال دیگر گلی وجود ندارد تا هم آغوشی برای ته مانده های نریخته سیگار باشد .
اشتراک در:
پستها (Atom)