به نظر نگارنده اصولن اصول گرایان و اصول گرایی، این پدیده دهه سوم انقلاب را می توان به سه دسته تقسیم نمود.
دسته اول اصول گرایان کهنه کار و متاخری هستند که عده ای از ایشان را می توان میان منتقدان دولت در مجلس یافت و عده ای میان طبقات زیرین حکومت ، علما، مراجع و دانشگاهیان قرار دارند . اصول گرایی برای این دسته تقریبن دست خوش تغییر نشده و بر همان نظرات قبلی شان هستند .درست یا نادرست کاری نداریم دست کم گذر زمان و تغییرات سیاسی و پستی بلندیهای دنیا، کمتر باعث عدول از اصول مورد نظر ایشان گردیده و پای بندی خود به اصول مورد نظرشان را حفظ نموده اند.
دسته دیگر رییس دولت و اعوان و انصار اویند که گونه تازه ای از اصول گرایی را بنیان نهاده اند .این اصول گرایان تازه پا، برایشان اصول چیزی است که از کانال رییس دولت عبور کرده و کیست که نداند مسئله ای که از کانال رییس دولت گذر کرده باشد، به طور حتم و یقین پیش از عبور از این دالان تنگ و تاریک، ابتدا از فیلتر یار دیرین و رییس دفتر همه کاره فعلی طی طریق نموده و سپس به دالان آقای رییس رسیده تا تجلی نماید. به طور مثال پیش از انتخابات برای آزادی دختران و پسران صحبت می شود و آزادی اندیشه و بیان و هنر و سینما و تاتر و این ها می شود اصول .پس از انتخابات مقابله با این ها می شود اصول و کسانی که در این خط قرار بگیرند اصول گرایند وگرنه دشمن. زمانی از حسنات و مکارم اخلاق نامزدان وزارت صحبت می شود و زمانی انگار با پیش دستی از استیضاح مجلس، جناب رییس ،برای حفظ اصول ،خود وزیران محبوب را برکنار می نماید.انگار اصول گرایی همچون دمای هوا دائمن در حال تغییر باشد، اصول مورد نظر ایشان لحظه به لحظه دست خوش تغییر و تحول قرار می گیرد.اصولن اصول گرایی برای ایشان ابزاری جهت ابراز عقیده و بر کرسی نشاندن رای خود و در نهایت بقای سیاسی است و بس.
و دسته آخر جماعت نان به نرخ روز خوری هستند که به هر طرف باد بوزد می گردند و اصول گرایی برایشان جایی است که پست و مقام و پول باشد . امروز این طرفی اند، چون پول این جاست دیروز آن طرفی بودند چون پول آن جا بود و فردا هرکجا که پول و مقام باشد همان طرفی خواهند بود. برای اینان اصول گرایی یعنی این .
لازم به ذکر است افرادی نظیر رییس کیهان و دارودسته اش در هیچ کدام این دسته ها جای نمی گیرند . چرا که تحولات زمان نشان داده حضرت ایشان اصولن هیچ گاه به هیچ اصولی گرایش نداشته اند.
این دوره در دعواهای سیاسی روز کشور شاهد مقابله افراد و شخصیت هایی هستیم که همگی داعیه اصول گرایی داشته و دیگری را به عدول از اصول متهم می نمایند. چرا که به لطف سیاست های سرکوب گرایانه نظام ، دیگر جایی برای ابراز نظر و عقیده جناح مقابل اصول گرایان باقی نمانده و همه ارکان نظام در تسخیر اصول گرایان است.
امروز در کشور شاهد پیدایش گونه تازه ای از جنگ سیاسی و تبادل قوا هستیم که در آن، هر طرف دعوا خود را اصول گرا و پرچم دار اصول گرایی می داند .
در این میان اما این اصول است که بی زبان مورد هجمه و ستم قرار گرفته و آرام آرام رنگ می بازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر