رفتارهای استعمارگرایانه و نگاه از بالای دولت های غربی علیه کشورهای در حال توسعه، از جمله کشور ما، برکسی پوشیده نیست . در طول تاریخ چند صد سال اخیر ، تقریبا پس از رنسانس و جدایی حکومت ها از کلیسا ، همواره این کشورها در پی یافتن فرهنگ و هویت شرق و استیلا بر آنان بوده اند.
امریکا نیز پس از رسیدن به فرزندخواندگی اروپا خیلی زود در استعمار ملت ها و کشورها ید طولایی یافت چنان که امروز پس از گذشت دویست سال به پدر خواندگی غربی ها در استعمار سایر کشورها ارتقا یافته است.
دشمنی دولت های غربی و دولت مردان شان امروزه بر همگان به اثبات رسیده به گونه ای که حتا برخی از شهروندان که به اجبار به زندگی در آن کشورها تن داده و یا مجبور به پناهندگی شده اند از این رفتارها به خشم آمده و افسوس می خورند .
در مقابل این رفتارها و تهدیدهای احتمالی می توان واکنش های متفاوتی بروز داد. همچنان که وقتی در خیابان کسی خلاف عرف اجتماعی کاری انجام داد یا سخنی گفت که حاکی از پایمال نمودن حق و حقوق شهروندی دیگران باشد ، در برابر او می توان با رفتارهای گوناگونی برخورد نمود. کسی ممکن است با به کار بردن الفاظ رکیک ، دیگری با زد و خورد ، یکی با بی تفاوتی و شاید کسی هم با گفتگو بخواهد به این رفتار واکنش نشان دهد.
در دنیای سیاست اما مناسبات بر پایه مصالح و منافع کشور و ملت مطبوع صورت می گیرد. در کشوری مثل ایران با تمدن ده هزارساله و داعیه اداره کشور بر پایه موازین دین مبین اسلام و مذهب تشیع ، موضع گیری ها باید سنجیده تر و هم شان ملت و کشوری این چنین باشد .
در سال های اخیر همواره شاهد مواضع تند و خارج از عرف بین الملل رییس دولت و برخی نمایندگان مجلس بوده ایم . ملت ایران همان ملتی است که هشت سال با دست خالی در برابر تمام قدرت های زورگوی جهان ایستادگی نمود و بی شک امروز نیز هرگونه تعرض را بی پاسخ نخواهیم گذارد. اما بهتر نیست دولت مردان در رفتارهای دیپلماتیک و اعلام مواضع خود کمی بیشتر تعقل و تفکر نمایند تا کمتر شاهد تهدیدهای پوشالی دولت های غربی باشیم و بعد بخواهیم با الفاظی خلاف عرف و دور از ادب پاسخ گوی آنان باشیم چنان که شهروندان ندانند از این رفتارها فخر بفروشند یا شرم اختیار نمایند .
اگر چه شجاعت داشتن در مقابل ظالمان امری ستودنی است ، اما ما مسلمانیم و پیرو پیامبر خاتم (ص) که رحمت تمام عالمیان است و قصد داریم اسلام را به تمام کشورها و ملت ها بشناسانیم تا الگوی اداره کشور را از ما برداشت نمایند. چرا باید اگر کسی با کلماتی ناپسند در پی تهدید و تعرض ما بود ما نیز به همان صورت در برابر او بایستیم وآن را شجاعت بدانیم. بی دلیل از قدیم نگفته اند که ادب مرد به ز دولت اوست.
آیا بهترین راه در برابر تهدیدها و زیاده گویی های دولت مردان غربی همین است که دولت مردان ما در پیش گرفته اند یا راه دیگری نیز می توان یافت که بیشتر در خور شان ملت و میهن ما باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر