در گذشته شخصی را می شناختم که از بیماری اسکیزوفرنی رنج می برد. البته خودش که نمی دانست بیمار است و رنجور این ما اطرافیان بودیم که شاهد پیشرفت وضعیت بحرانی روحی اش بودیم.بنده خدا هر زمان نظریه ای می داد و در باب مسئله ای تازه رهنمودمان می ساخت. آن آخری ها خودش را به ریاست جمهوری برگزیده بود! یعنی فکر می کرد رییس جمهور شده و از این منظر برای خود اختیاراتی در نظر گرفته بود.
به نظرم رسید این که یک بیمار اسکیزوفرن خود را رییس جمهور بخواند زیاد مهم نیست و می توان از آن به سادگی گذر کرد اما اگر یک رییس جمهور دچار این بیماری باشد فقط خدا می داند چه بر سر ملت خواهد آمد.
احتمالن برای آن ملت باید ندای همگی از خداییم و بسوی او بازمی گردیم سرداد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر